شما رهبر بشوید!

آیت‌الله خامنه‌ای در خاطرات خود به یک تصریح جالب امام برای رهبری آیندة نظام اشاره کرده می‌فرمایند:
[در جلسه‌ای مورخ مهرماه 1367] «معلوم بود که امام جدّاً بنا دارند که آقای منتظری را از رهبری آینده کنار بگذارند. چه‌جوری کنار گذاشتن را شاید حدس نمی‌زدیم. ممکن بود ایشان خطاب به خود آقای منتظری بگویند استعفا بده، اما این شکلی را که پیش آمد ما نمی‌دانستیم. ناراحتی ما از این بود که خلأ به‌وجود می‌آید و همین را هم در یکی از جلسات گفتیم و ایشان جوابی دادند. در یک جلسه باز ایشان [عدم صلاحیت آیت‌الله منتظری برای رهبری آینده] را مطرح کردند. من به ایشان گفتم: «آقا! ما در این مجموعه دوستان کس دیگری غیر از ایشان نداریم.» ایشان گفتند: «نه، اینجور نیست! شما رهبر بشوید.» همین‌جور؛ «شما رهبر بشوید.» من اصلاً این حرف را جدی نگرفتم؛ واقعاً جدی نگرفتم، هیچ؛ سکوت کردم. جلسه هم سکوت شد، چند لحظه‌ای گذشت. من روبه‌روی امام نشسته بودم، حاج احمد آقا این‌طرف من نشسته بود. ایشان [خطاب به من] گفت: «بله، چطور شما می‌گویید کسی نیست؟ شما هستید، آقای موسوی‌ اردبیلی هست.»؛ دوباره امام گفت: «نخیر، ایشان رهبر بشوند.» شاید هم اسم آوردند و مشخص کردند آقای خامنه‌ای. در جلسه حالت خاصی هم تا حدودی پیش‌ آمد، ولی من این را که ممکن است این در ذهن امام باشد واقعاً جدی نگرفتم. [با خود] گفتم حالا به‌عنوان مثال گفتند شما رهبر باشید. اصلاً یادم نماند. بعد از چند روز بنا بود همة رفقا در دفتر من جمع بشوند. آقای هاشمی چند دقیقه‌ای زودتر آمده بود. به من گفت: «فلانی! نظر شما راجع به آن مطلبی که امام گفتند چیست؟» من اصلاً یادم نیامد که ایشان چه می‌گوید. گفتم: «کدام مطلب؟» گفت: «اینکه گفتند شما رهبر باشید.» گفتم: «هیچی!» گفت: «نه، امام بی‌فکر قبلی این حرف را نمی‌زند. این حرف همین‌طوری از دهان امام نپرید. این را با فکر قبلی می‌گوید.» گفتم: «من نمی‌دانم. من نمی‌دانم.» چندماه بعد در اتاق آقای هاشمی جلسه‌ای با ایشان داشتیم. باز همین صحبت پیش‌آمد. گفتم: «آقای هاشمی! بدان اگر چنین چیزی برای من پیش بیاید قطعاً و یقیناً آن را قبول نخواهم کرد. این را مطمئن باشید.» واقعاً هم بنایم بر همین بود و اصلاً احتمال هم نمی‌دادم که قضیه به این شکل مطرح بشود. البته اندکی قبل از فوت امام - همان روز و شب - صحبت شورای رهبری جدی شد. افرادی هم که جمع شده بودند، اسم من را به‌عنوان یک فرد می‌آوردند اما به این شکلی که بعداً پیش آمد اصلاً به ذهن ما خطور نمی‌کرد.»
آقای هاشمی می‌گوید ما می‌توانستیم فرمایش امام در رابطه با آیت‌الله خامنه‌ای را حمل بر این کنیم که هدف ایشان این بوده که ما را قانع کنند و بگویند در بن‌بست نیستید. این بود که تصمیم می‌گیرد درباره همین مسئله یک‌بار دیگر خصوصی خدمت امام(ره) رفته و در این‌باره با ایشان صحبت کند. در این دیدار حضرت امام(ره) مجدداً می‌فرمایند که: «شما وقتی مثل آقای خامنه‌ای را دارید، چرا تردید دارید؟ چرا مشکل دارید؟» (روایت رهبری، صص 288-289، 11/3/1390.)
در شرایطی خبرگان رهبری، با سرعت و دقت و استفاده از اشاره‌های گره‌گشای امام و فضای معنوی ایجاد شده توسط مقلب القلوب، اقدام به انتخاب شایسته حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نمودند و معظمٌ‌له نیز با توکل به خدای متعال آن را پذیرفتند، که دشمن نقشه‌های شومی را برای پس از امام پیش‌بینی کرده بود و در تبلیغات مستمر رادیوها و مطبوعات بیگانگان در مدت چند روزه دوران بیماری حضرت امام، کاملاَ این امر مشخص بود.
 فاینانشال تایم، چاپ لندن در تاریخ ۳ خرداد ماه ۱۳۶۸ (یازده روز پیش از رحلت امام نوشت:
«با رحلت آیت‌الله خمینی شکاف بزرگی در رأس سیستم سیاسی ایران ایجاد خواهد شد؛ بیانیه‌های رسمی و نیز گزارش‌های رسانه‌های خبری ایران، حاکی از آن است که پر کردن این شکاف، امکان‌پذیر نخواهد بود.»( مجله پاسدار اسلام ش ۹۱.)
رادیو «بی‌بی‌سی» گفت:
«خلأیی را که درگذشت آیت‌الله خمینی در سطح رهبری ایران به‌وجود آورده، مشکل می‌توان جبران کرد.»(روزنامه رسالت، 16/3/1368.)
رادیو آمریکا با شادی و شعف اعلام کرد:
«مرگ آیت‌الله خمینی قطعاً به بی‌ثباتی عظیمی در ایران منجر خواهد شد و برخی پیش‌بینی می‌کنند که این وضع، احتمالاً شعله یک جنگ داخلی را در ایران خواهـد افروخت.»(ویژه نامه جمهوری اسلامی، 21/4/1368، ص 40)
خوابی که دیده بودند چنین بود که گروه‌های داخلی و عناصر مخالف را به اغتشاش و جنگ داخلی تشویق و ترغیب کنند و از سویی گروهک دست نشانده منافقین در عراق، یک تجاوز و جنگ خونین را در کشور تدارک دیده و با علامت آنان وارد معرکه شود. منافقین لحظه رحلت امام(ره) را زمان به قدرت رسیدن خود تلقی نموده و سرکرده آنان در گردهمایی نیروهای نظامی خود در ۷ خردادماه ۱۳۶۸ گفته بود:
«نیروهای نظامی سازمان باید برای شرایط مرگ [امام] خمینی آماده باشند. مرگ [امام] خمینی به عنوان بالاترین نقطه آمادگی در مردم ایران برای استقبال از عملیات نظامی ما خواهد بود.»[!](مجله پاسدار اسلام، ش ۹۱، ص ۴۸.)
روزنامه «الشرق‌الاوسط که توسط سعودی‌ها منتشر می‌شود، در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ نوشت:
«چریک‌های مسعود رجوی که از حمایت عراق برخوردارند، طرح‌هایی را برای انجام یک تهاجم عمده در طول مرزها به فاصله چند ساعت پس از رحلت آیت‌الله خمینی، تدارک دیده‌اند.»( ویژه نامۀ جمهوری اسلامی، 21/4/1368، ص 40.)
 بنی‌صدر خائن و فراری، در مصاحبه با آسوشیتدپرس مدعی شد که:
«درگذشت [امام] خمینی، این مسئله را محتمل می‌کند که وی [بنی‌صدر] به زودی به کشور بازگشته و احتمالاً وارد دولت شود.»( ویژه نامۀ جمهوری اسلامی، 21/4/1368، ص 40.)
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تشریح و توضیح توطئة دشمنان برای پس از رحلت امام بزرگوار(ره) به شعور و تقوای مردم و معجزة الهی در خنثی کردن این توطئه‌ها اشاره و می‌فرمایند:
با رحلت امام خمینی(ره) طیف وسیع دشمنان اسلام – که در صفوف مقدم معارضه با جمهوری اسلامی بودند - این امید را پنهان نکردند که جمهوری اسلامی در غیاب پدیدآورنده و پروراننده خود، نیروی دفاع و رشد را از دست بدهد و چون کودکی بی‌صاحب، احساس ضعف و درماندگی کند، یا به‌کلی از پای درآید و یا به ناچار به دامان این و آن پناه برد! در محاسبات تنگ نظرانة دشمنان – که همه بی‌استثنا اسیر محاسبات صددرصد مادی بود و از فهم روابط معنوی و برکات ایمان و تقوا بی‌نصیبند – نمی‌گنجد که معجزة الهی در طلیعة قرن پانزدهم، یعنی حکومت صلاح و دین و حیات دوبارة ارزش‌های اسلامی، آن قلّة مرتفعی باشد که دست آلودة بندگان هوا و هوس به آن نرسد و دیپلماسی زر و زور از به دام افکندن آن، عاجز ‌ماند.( روزنامة اطلاعات، 15/4/1368.)
حضور ده میلیونی مردم در تشییع بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و‌ هادی و مرشد خود، و انتخاب به‌موقع و شایستة آیت‌الله خامنه‌ای، معجزة الهی را به نمایش گذاشت و دشمن یک بار دیگر ناکام شد. هر چند دشمنان دلخوش کرده بودند که ایشان از ادارة نظام در میان این همه دشواری‌ها، توطئه‌ها و خباثت‌های جهانی و داخلی ناتوان مانده و دیر یا زود سكّان نظام از دست با کفایت ایشان خارج شده و به آرزوی چندسالة خود خواهند رسید، اما گذشت زمان این دلخوشی را نیز رنگ یأس زد و دوست و دشمن معترف شدند که خلأ حضور حضرت امام خمینی(ره) از لحاظ ادارة کامل نظام جمهوری اسلامی و حفظ صلابت، اقتدار و عزت آن و مواضع اصولی‌اش، توسط خلف صالح‌شان، کاملاً پُر شده است.