اگر تقی زاده های دیروز و تقی زاده های امروز...

- اگر در برابر نسخه عدالتخواهی وطنی، نسخه لیبرالیسم مشروطه غربی را علم نمی‌کردند!

- اگر در مقابل قانون اساسی ملی‌اسلامی بومی، قانون اساسی بلژیک و فرانسه را ترجمه و مطرح نمی‌نمودند!

- اگر در برابر مهاجرت علما به قم، تحصّن در سفارت انگلیس را برنمی‌گزیدند!

- اگر بجای همراهی با مدرس و ریشه کنی سردار سپه قدرت طلب وابسته، در شورای مشورتی او و پس از آن در وزارتخانه‌ها و مسئولیت‌ها، راه قدرت یابی مطلقش را هموار نمی‌ساختند!

- اگر در مقابل علما و عموم مردم در مخالفت با تغییر لباس‌ملی و سنّتهای بومی، مؤید و شریک رضاخان در غرب زدگی نمی‌شدند!

- اگر در هنگام ضعف و فرار رضاخان، بدنبال سلطنت پسرش و تداوم سلسله بی‌ریشه و وابسته پهلوی نمی‌شدند!

- اگر به آیت الله کاشانی پشت نمی‌کردند و به هشدارهای او توجه می‌کردند و بدنبال ملی‌گرایی بدون اسلام نبودند، کودتای 28 مرداد و بازگشت محمدرضا را تسهیل نمی‌کردند!

- اگر بجای محکوم کردن حرکت 15 خرداد 1342 امام خمینی، در کنار او و یکپارچگی رژیم فاسد محمدرضا را محکوم و با آن مبارزه می‌کردند!

- اگر بجای ناسازگاری کردن در برابر جمهوری اسلامی و بساط ملی‌گرایی و غرب‌زدگی راه انداختن، آن را تقویت و قدرتمندتر می‌کردند!

- اگر در جنگ تحمیلی کنار ملت بودند و در محکومیت متجاوزان، وجدان بشری را مخاطب می‌ساختند!

- اگر به جای حزب‌های دولت ساخته و یا انشعابات و دو قطبی سازی ها، در کنار رهبری و وفادار به خط امام باقی می‌ماندند!

- اگر به جای دل سپردن به وعده‌های غرب و آمریکا، بر استعدادهای درون اعتماد می کردند و به رهنمود رهبری، دارائیها و ظرفیتها و فرصتهای درون‌زا را فعال می‌کردند!

- اگر در مذاکره‌ها به تجربه‌ها و راهبردهای رهبری توجه جدی می‌کردند!

- اگر بجای حمله به نهادهای قانونی و طرح مکرر رفراندم، به وظایف خود عمل می‌کردند!

- اگر بجای حمله به شورای نگهبان، به پالایش رفتار و اعمال خود و هم حزبیهایشان می‌پرداختند!

- اگر بجای همراهی با رهبری و مردم در گفتن «مرگ بر آمریکا» و عدم اعتماد به او، به تزئین چهره آمریکا و گره زدن حل مشکلات به رابطه و مذاکره با او نمی‌پرداختند!

- اگر بجای همراهی با آشوب طلبان و خداجو خواندن آنها، با مردم و رهبری همراه می‌شدند و صفشان را از آنها جدا می‌کردند!

- اگر بخاطر جمع کردن رأی، در فرهنگ و انقلاب دست کاری نمی‌کردند و از بیان احکام اسلام طفره نمی‌رفتند!

- اگر بخاطر رضایت عناصر و ارادة غربی، از اجرای قوانین مربوط به سبک زندگی اسلامی ملی و سلامت روانی اجتماع و حجاب و عفاف، سر باز نمی‌زدند!

- اگر بخاطر باز گذاردن دست کاسبان غرب زدگی و خسته شدگان از انقلاب، به رها سازی فرهنگ و فضای مجازی روی نمی‌آوردند!

- اگر به تجربه‌های تاریخی معاصر ملت بخصوص در رابطه با بیگانگان توجه عملی می‌کردند و آزموده را مجدداً نمی‌آزمودند و از یک سوراخ چند بار گزیده نمی‌شدند!

و اگر... و اگر... هم خودشان عاقبت بخیر می‌شدند و می‌شوند و نامشان به نیکی برده می‌شود و هم مردم آنها را ارج می‌نهادند و هم ایران اسلامی با قدرت و سرعت بیشتر و خسارت و هزینه کمتر، راه پیشرفت و عدالت و معنویت را طی می‌کرد. کاش چنین می‌شد!