اهمیت فرهنگ و مسئولیتها در ترویج فرهنگ اسلامی و جلوگیری از فرهنگ غربی در نگاه امام خمینی(ره)
از مهمترین مسائل مطرح شده در رهنمودهای امام خمینی، مسأله فرهنگ و مراقبت از آن است آن چنان که فرهنگ ایران اسلامی بسوی غرب متمایل نشود و استقلال خود را از دست ندهد. در این زمینه همه مسئولند. امام خمینی در پیام خود که به مناسبت بازگشایی مدارس و دانشگاهها یعنی آغاز سال تحصیلی 61-60 داده اند به این مسأله مهم و مسئولیتها تصریح می فرمایند:
«بى شك بالاترين و والاترين عنصرى كه در موجوديت هر جامعه دخالت اساسى دارد فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هويت و موجوديت آن جامعه را تشكيل مىدهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه در بُعدهاى اقتصادى، سياسى، صنعتى و نظامى قدرتمند و قوى باشد ولى پوچ و پوك و ميان تهى است. اگر فرهنگ جامعهاى وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار ديگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرايش پيدا مىكند و بالاخره در آن مستهلك مىشود و موجوديت خود را در تمام ابعاد از دست مىدهد. استقلال و موجوديت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشأت مىگيرد، و ساده انديشى است كه گمان شود با وابستگى فرهنگى، استقلال در ابعاد ديگر يا يكى از آنها امكانپذير است. بى جهت و من باب اتفاق نيست كه هدف اصلى استعمارگران كه در رأس تمام اهداف آنان است، هجوم به فرهنگ جوامع زيرسلطه است. اتفاقى نيست كه مراكز تربيت و تعليم كشورها و از آن جمله كشور ايران از دبستان تا دانشگاه مورد تاخت و تاز استعمارگران خصوصاً غربيها و اخيراً امريكا و شوروى قرار گرفت. و زبانها و قلمهاى غربزدگان و شرقزدگان آگاهانه يا ناآگاه و اساتيد غربزده و شرقزده دانشگاهها در طول مدت تأسيس دانشگاهها و خصوصاً دهههاى اخير اين خدمت بزرگ را براى غرب و شرق انجام دادند، هر چند در بين ارباب قلم و زبان و اساتيد، اشخاص متعهد و متوجهى بودند و هستند كه برخلاف آن مسير بودند و مىباشند، لكن مع الأسف در اقليت چشمگير بودند ..
هجوم دانشجويان پس از طى كردن دورههاى تحصيلى با آموزشهاى غربى و شرقى در دبيرستانها و دانشگاههاى ايران به سوى غرب و احياناً شرق- كه رهاوردى جز فرهنگ غربى و شرقى نداشت- چنان فاجعهاى به بار آورد كه همه ابعاد جامعه ما را بى قيد و شرط وابسته بلكه تسليم به ابرقدرتها كرد؛ به طورى كه جامعه ما با ظاهرى ايرانى- اسلامى محتوايى سرشار از غرب و شرقزدگى داشت. و مع الأسف پس از گذشت سه سال از پيروزى انقلاب و مقاومت و ايستادگى جمهورى اسلامى در مقابل شرق و غرب و مكتبهاى انحرافى آنان و وفادارى اين جمهورى به اسلام به عنوان نفى كننده جميع وابستگيها و انحرافات، باز گرفتار گروهها و گروهكهاى وابسته به يكى از دو قطب و سرسپرده مكتبهاى انحرافى و وابسته به يكى از آنان مىباشيم. و نيز مواجهيم با افرادى از اين منحرفين كه در مراكز تربيت و تعليم نفوذ كردهاند و با مجال دادن به آنان، خطر به انحراف كشيدن جوانان و نونهالان بسيار است؛ كه خداى ناكرده با انحراف و وابسته شدن فرزندانمان به فرهنگ غرب يا شرق، تمام ابعاد جامعه يا وابسته و تسليم غرب خواهد شد و يا شرق؛ و تمام كوششها و زحمات ملت و خون جوانان و عزيزان آنان به هدر خواهد رفت ..
اكنون بر دانش آموزان و دانشجويان عزيز و اساتيد و معلمان متعهد است كه با تمام توان و قدرت در شناسايى عوامل فساد كوشش كنند و محيط آموزش و پرورش را از لوث وجود آنان پاك نمايند. و گمان نشود كه اين نفوذ فقط براى انحراف دانشگاههاست، كه منحرفين و منافقين براى نفوذ در دبيرستانها بلكه دبستانها اهميت بيشترى قائلند، تا جوانان را براى انحراف دانشگاهها مهيا كنند. آنان مىدانند اگر نوباوگان در مراكز آموزش، تربيت صحيح شوند و حيلههاى استعمارگران را احساس و توطئههاى همه جانبه آنان را لمس كنند، در دانشگاه براى عمال استعمار توفيق كمترى حاصل مىشود؛ و لهذا در دبستانها و دبيرستانها و قبل از ورود به دانشگاهها در ساختن جهاز استعمارى شرق و غرب براى ورود به دانشگاه اهميت خاصى احساس مىكنند. از اين روست كه بايد دستگاههاى آموزشى متعهد و دلسوز براى نجات كشور اهميت ويژهاى در حفظ نوپايان و جوانان عزيزى كه استقلال و آزادى كشور در آينده منوط به تربيت صحيح آنان است قائل باشند؛ و نيز از اين روست كه نقش معلمان و اساتيد در تربيت و تهذيب دانش آموزان و دانشجويان به عنوان اساسى ترين و مؤثرترين نقش مطرح مىگردد. و همه ديديد كه گرايش آنان به شرق و غرب براى كشورمان چه فاجعهها آفريد و دانشگاهها را به صورت دژ محكمى براى خدمت به شرق و غرب درآورد و اكثريت قاطع غرب و شرقزدگان اين مملكت را به عنوان فارغ التحصيل تحويل جامعه داد. اكنون بر معلمان متعهد و مسئول دبستانى و دبيرستانى است تا با كوشش خود جوانانى را تحويل دانشگاهها دهند كه با آگاهى از انحرافات گذشته دانشگاه، بر فرهنگ غنى و مستقل اسلامى ايرانى تكيه كنند؛ و بر اساتيد متعهد است تا با باز شدن دانشگاهها در صورت مشاهده انحراف و گرايش جوانان به يكى از دو قطب قدرت و مكر، آنان را به توطئهها و شيطنتها آگاه كنند و جوانانى متعهد نسبت به مصالح كشور و آگاه به اهداف اسلام تحويل جامعه دهند و مطمئن باشند كه با اين خدمت، استقلال و آزادى كامل ميهن عزيزشان تضمين خواهد شد. و از اين روست كه نقش خانواده و خصوص مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان بسيار حساس است؛ و اگر فرزندان در دامن مادران و حمايت پدران متعهد بهطور شايسته و با آموزش صحيح تربيت شده و به مدارس فرستاده شوند، كار معلمان نيز آسانتر خواهد بود. اساساً تربيت از دامان پاك مادر و جوار پدر شروع مىشود و با تربيت اسلامى و صحيح آنان استقلال و آزادى و تعهد به مصالح كشور پايه ريزى مىشود ..
امروز بايد پدران و مادران مواظب رفتار فرزندان خويش باشند كه در صورت مشاهده حركات غيرعادى آنان را نصيحت نمايند تا گول منافقين و منحرفين را نخورند؛ كه در اين صورت سعادت دنيوى و اخروى آنان تباه مىگردد. مادران و پدران بايد توجه داشته باشند كه سنين دانش آموزى و دانشگاهى سالهاى شور و هيجان فرزندانشان مىباشد و با اندك شعارى جذب گروهها و منحرفين مىشوند. و نيز جوانان دبيرستانى با هوشيارى كامل توجه داشته باشند كه عمال اجنبى آنان را، حتى با اسم اسلام راستين به دام شرق و غرب نيندازند، و توجه كنند آنان كه از اسلام راستين دم مىزنند خودشان از اسلام چه مىدانند و از قوانين و احكام اسلام چه اطلاعى دارند و به اوامر و نواهى قرآن كريم و اسلام بزرگ تا چه اندازه پايبند هستند ..
جوانان عزيز دبيرستانى و دانشگاهى توجه كنند كه سران و سردمداران گروهها كه مىخواهند با اسم اسلام پايههاى آن را سست كنند و جوانان را به دام اندازند هيچ اطلاعى از اسلام و اهداف قوانين آن ندارند؛ و با خواندن چند آيه از قرآن و چند جمله از نهج البلاغه و تفسيرهاى جاهلانه و غلط نمىشود اسلام شناس شد. اينان با تفسير انحرافى چند جمله و چند آيه، آيات و جملات صريح را كه مخالفت واضح با مرام انحرافى و التقاطى آنان دارد انكار مىنمايند، و در حقيقت تمسك به قرآن و نهج البلاغه براى كوبيدن اسلام و قرآن است تا راه را براى رهبران غربى و شرقى خود باز كنند، و شما جوانان عزيز و سرمايههاى كشور را بر ضد مصالح كشور خودتان بسيج نمايند ..
اى جوانان عزيز، هوشيار باشيد و با تفكر و تعقل فعاليت اين منافقين بلندگوى غرب و منحرفين بلندگوى شرق را بررسى نماييد. امروز بزرگترين دليل بر بطلان راه آنان همبستگى تمامى نيروهاى ضدانقلاب و كوشش همه آنان در مخالفت با جمهورى اسلامى است كه خواست ملت مىباشد، و ملت مجاهد و شريف جان خود و فرزندان عزيز خود را فداى تحقق آن كرده و مىكنند. اينان همان اندازه در دعوى اسلامى بودن خود صادقند كه در دعوى مخالفت با غرب و امريكا؛ كه اكنون صداقتشان در دامن غرب و طرفدارى بىچون چراى غرب از آنان به ثبت رسيد. (1) و همان اندازه در دعوى طرفدارى از ملت، راستگو كه صداقتشان در كشتار خلق مستضعف و آتش زدن اموال ملت و غارت بانكها ثابت گرديد. اينان از اول تاكنون اسلام را وسيله اهداف شوم خود كرده و قرآن و نهج البلاغه را به بازى گرفته و جوانان پاكدل را به دام خود انداخته بودند تا جوانىشان را در راه اهداف استعمارى آنان به تباهى كشند. و باز تأكيد مىكنم پدران و مادران اين كودكان معصوم و جوانان بىتجربه كوشش كنند و جوانان و عزيزان خود را از اين مهلكه كه دنيا و آخرت آنان را تباه مىكند نجات دهند. و ملت مبارز و متعهد با هوشيارى و پشتكار، جوانان و نونهالان را كه سرمايه و مخازن ارزشمند كشورند از شرّ اين منحرفين امريكايى نجات دهند. فردا ان شاء اللَّه تعالى دبستانها و دبيرستانها و مراكز نوآموزها باز و به كار مشغول مىشوند، و به خواست خداوند بزودى شاهد بازگشايى دانشگاهها خواهيم بود. و دانش آموزان بدانند كه گوش دادن به مقاصد شوم منافقان و منحرفان، آنان را از مدارس محروم خواهد كرد و اجازه اخلال در امور مدارس به كسى داده نخواهد شد. از خداوند متعال بيدارى و هوشيارى هرچه بيشتر نسل جوان را خواستار و رشد و تعالى علمى و اخلاقى آنان را خواهانم. والسلام على عباداللَّه الصالحين ..
- روح اللَّه الموسوى الخمينى.»(2)
__________________________________________________
(1)- اشاره به فرار رئيس جمهور مخلوع (ابوالحسن بنى صدر) و سران سازمان تروريستى منافقين، و پناه دادن كشورهاى اروپايى به آنان و حمايتهاى همه جانبه غرب از منافقين و ديگر مخالفين نظام جمهورى اسلامى ايران.
(2)- پیام به دانشجویان و دانش آموزان، 31 شهریور 1360، صحیفه امام، ج 15، صص 248-243.