مطالب را باید واقعی و شجاعانه بنویسید!

امام خامنه ای در راهبرد مهمی که در سال 1370 خطاب به نویسندگان هیأت تحریریه مجله حوزه قم، ارائه فرمودند به یک اصل مهم اشاره نمودند که متأسفانه در سالهای بعد بویژه سالهای اخیر مغفول واقع شده و با توجیه ها و بهانه های مختلف، از سوی مراکز فرهنگی خصوصاً وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مانع تحقیق این اصل شده و می شوند. اصل نوشتن واقعی و شجاعانه مطالب و عدم رودربایستی و یا مراعات خوشامد یا بد آمد اشخاص و جریانها. متأسفانه در جریان نوشتن تاریخ انقلاب اسلامی و شخصیتهای مؤثر در آن، این ممانعت بیشتردیده می شود. مشی و سیره امام خمینی و رهبر معظم انقلاب اسلامی چنین نیست. بیان امام خامنه ای شاهد و گواه برخورد صریح و شجاعانه در عین رعایت بلند نظری است و پرهیز از روشنفکرزدگی و ملاحظه کاری.                                                                        موسسه فرهنگی هنری قدرولایت

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مدیر مسئول، سردبیر و اعضای هیئت تحریریه مجله حوزه ۱۳۷۰/۱۱/۲۸

نویسنده نباید هیچ‌گونه رودربایستییی از دانشجو و غیر دانشجو بکند. به‌عبارت دیگر، وقتی من دارم این مطلب را مینویسم، اگر در این مطلب چیزی هست که به دلیلی به آن خواننده بر خواهد خورد، یا پیشداوری او را به هم خواهد زد، این نباید مثل شرط متأخر در نوشته‌ی من اثر کند؛ مثل واجب معلق، که در صحت آنچه که قبلاً اتفاق افتاده، بعداً اثر میگذارد! بنابراین، شما باید مطالب را واقعی و شجاعانه بنویسید.

 در دنیا هم مواضع شجاعانه به درد آدم میخورد. ما در این دوران ده سال گذشته کسانی را دیدیم که مواضع غیرشجاعانه گرفتند؛ برای این‌که فلان قشر بدش نیاید؛ برای این‌که فلان قشر کلاً این توقع را دارد، یا از من این توقع را دارد؛ بنابراین طور خاصی حرف بزنم! این کار به ضررشان تمام شد؛ به ضرر آن قشر هم تمام شد؛ به ضرر نظام هم تمام شد؛ این نباید رعایت بشود؛ اما بلندنظری باید فراموش نشود. انسان باید با بلندنظری برخورد کند و با سعه‌ی صدر حرف بزند؛ اما در همان سعه‌ی صدر، شجاعت و صراحت و ایستادگی در مواضع را هم در نظر بگیرد.

 بله، امام در حالی وارد ایران شدند که جو مبارزه - لااقل در سطوحی - از ایده‌های به‌اصطلاح روشنفکری پُر بود؛ که حتّی خود روحانیون - امثال ماها - هم در داغ کردن آن جو روشنفکری - و به عبارت دقیق‌تر، روشنفکرزدگی - دخالت داشتند؛ اما امام آمد و همه‌ی این چیزها را شست و کنار گذاشت! من احساسات خودم را از همان سخنرانی اول ایشان در فرودگاه به یاد دارم؛ واقعاً حیرت کردم که امام این ملاحظاتی را که ماها داریم، هیچ ندارد! ایشان در آن سخنرانی، اول از روحانیون اسم آورد؛ که ماها اگر جای ایشان بودیم، این کار را نمیکردیم! ما اگر میخواستیم در آن وقتها سخنرانی بکنیم، شروع آن از روحانیون نبود؛ اما دیدیم که امام اصلاً این ملاحظه را نمیکند!

 در همان ماههای اول پیروزی انقلاب، امام مسأله‌ی بیحجابی و حجاب را قاطع گفت. آن وقتها ما به عنوان اعضای شورای انقلاب، گاهی در هیأت دولت هم شرکت میکردیم. من کسانی را دیدم که جزو عناصر متدین هیأت دولت بودند، اما به ما میگفتند این چه کاری بود که امام کرد؛ حالا چرا کرد!؟ امام اصلاً دچار رودربایستی نمیشد. بنابراین، ملاحظه‌کاری و رودربایستی داشتن، مطلقاً باید نباشد؛ این خواهد توانست آن خلأ را در دانشگاه پُر کند.