بخشيهايي از بيانات مهم رهبر انقلاب اسلامي در ديدار با رئيس جمهور و اعضاي هيأت دولت 1395/6/3
بد حسابي طرف غربي و آمريكا را توجيه نكنيد!
البتّه مسئلهی برجام هم یکی از بخشهای سیاست خارجی است، بنده چون دربارهی برجام صحبتهای زیادی کردهام، نمیخواهم مجدّداً بحث کنم؛ با جناب آقای دکتر روحانی رئیس جمهور محترم هم همینطور بهطور تقریباً مداوم، در همین زمینهها صحبت داشتهایم و داریم.
بههرحال در مورد برجام، آن نکتهای که من میخواهم بگویم این است که اوّلاً بدحسابیهای طرف غربی را ــ یعنی بخصوص آمریکا را ــ به حساب بیاوریم؛ مطلقاً در صدد این نباشیم که بدحسابی طرف مقابل را و بدقِلقی طرف مقابل را و خیانت طرف مقابل را یکجوری توجیه کنیم؛ این دارد بدحسابی میکند ــ الان مشخّص است، آمریکاییها دارند بدحسابی میکنند ــ این بدحسابی را به حساب بیاوریم، به این توجّه کنیم.
و [ثانیاً] تجربه بیاموزیم؛ اینکه حالا ممکن است که فرض کنید این دولت یا یک دولت دیگری در آمریکا یا در فلان کشور یک وعدهای به ما بدهد و یک حرفی بزند، به این وعده و مانند اینها هیچ نمیشود اعتماد کرد؛ مطلقاً. خیلیخب، او وعده میدهد، شما هم یک وعده بدهید. شخصی شعر گفته بود، پیغام داد، آمد پیش خلیفه و شعرش را خواند؛ خلیفه هم گفتش که مثلاً فلان قدر طلا ــ صد هزار دینار مثلاً طلا ــ به ایشان بدهید؛ [این مطلب را] نوشت روی کاغذ و داد به این شاعر و گفت برو بگیر؛ رفت پیش آن خزانهدارش، کاغذ را داد و گفت آقا صد هزار [بدهید]؛ گفت به چه مناسبت؟ گفت یک شعری گفتهام؛ گفت خب شعر گفتهای؟ تو یک شعر گفتی او خوشش آمد، او هم این را نوشت تو خوشت آمد، این به آن در؛ پاشو برو! [1] یعنی اینجوری است. او یک حرفی میزند، وعدهای میدهد که ما خوشمان بیاید، ما هم یک وعدهای بدهیم او خوشش بیاید؛ امّا چیز نقدی به او ندهیم که بعد آنوقت در آن بمانیم که حالا او جواب خواهد داد به حساب خودش یا وام خودش را ادا خواهد کرد یا نه؛ نخیر.
ضرورت شتاب دادن به رشد علمي كشور
آقای دکتر فرهادی[2] یک گزارش برای من فرستادند ــ چون من در سخنرانی گفته بودم که رشد [کم شده] ــ که نه، ما رشدمان خوب است. من حرفی ندارم، بنده میدانم، آنچه ایشان فرستادند برای من جدید نبود، آنچه من گفته بودم و به آن توجّه نشد، مسئلهی شتاب بود؛ شتاب رشد. ببینید ما از طرفهای مقابلمان و از رقبایمان، مبالغ زیادی عقبیم؛ ما اگر بخواهیم به او برسیم، اگر با سرعتی که او پیش میرود پیش برویم، این فاصله همیشه میمانَد؛ ما باید با یک سرعتی و با یک شتابی پیش برویم که چند برابر سرعت او باشد تا بتوانیم به او برسیم یا احیاناً از او جلو بزنیم، حرف من این است؛ ما این شتاب را چند سال داشتیم. شتاب وقتی زیاد شد، این مطلوب است؛ [امّا] شتاب کم شده، حرف من این است؛ اینکه آقای دکتر فرهادی باید به آن توجّه کنند [این است]. علیایّحال، اینکه مورد توجّه من است، این است؛ یعنی باید رشد را شتاب بدهید؛ وَالاّ من میدانم که رشد هست، خب داریم رشد میکنیم، پیش میرویم، طبیعی است، امّا رشد عادی کافی نیست. آن سرعت رشد ما بود که در دنیا آوازه پیدا کرد، منعکس شد، یک عدّهای حسودی کردند، یک عدّهای نگران شدند! در دنیا بعضیها از پیشرفت علمی ما نگران شدند؛ خب، این بهخاطر همین بود که شتاب، شتاب خوبی بود.
امنيت كشور و سد دفاعي ملي
بحمدالله کشور امروز یک سپر امنیّتی محکمی دارد. خب شما نگاه کنید، دُوروبر ما ببینید چه خبر است. شرق ما افغانستان است و آن حوادث و پاکستان و [اینها]، غرب ما این کشورهای همسایهی عربی و عراق و سوریه و یمن و این حوادثی که در این منطقهی غرب آسیا در جریان است و حوادثی که پیرامون ما در لیبی و مثلاً مصر و بقیّهی جاها هست، وقتی انسان اینها را نگاه میکند، میفهمد که چه قدر نعمت بزرگی است این امنیّتی که امروز ما بحمدالله داریم. این سپر امنیّتی، خوشبختانه کشور را فراگرفته که از این آسیبهای امنیّتی محفوظ است. مردم راحت زندگی میکنند از لحاظ امنیّت، به نظر من یکی از چیزهایی که خوب است مسئولین محترم در صحبتهایشان با مردم درمیان بگذارند که مردم یادشان بیاید ــ چون «نعمتان مجهولتان الصّحه و الامان»، مجهول است ــ یکی «امان» است. تا امان هست، کسی ملتفت نیست که امنیّت هست. از خانه تا محلّ کسبت میخواهی بروی، ناامن باشد؛ تا مدرسه میروی، ناامن باشد؛ دانشگاه، ناامن باشد؛ از این شهر به آن شهر، ناامن باشد؛ الحمدلله امروز امنیّت در کشور وجود دارد و این بهخاطر زحمات نیروهای نظامی ما و نیروهای امنیّتی ما است؛ باید واقعاً از اینها تشکّر کرد و اینها را تقویت کرد.
و به نظر من سه بخش هم در اینجا مورد توجّه است؛ یکی سدّ دفاعی ملّی است که اساس کار این است؛ آن روحیّهی انقلابی و دینی مردم، یکی از آن سه عنصر اصلی حفظ امنیّت کشور است؛ یعنی حقیقتاً آن روحیّهی انقلابی مردم و دینی مردم است که تشجیع میکند و تحریص میکند نیروهای ما را که بتوانند کارهای خودشان را درست انجام بدهند؛ یکی این است که باید حفظ بشود.
یکی آن بخش تشکیلاتی ما است که همین تشکیلات نظامی ما و تشکیلات امنیّتی ما است؛ اینها باید تشویق بشوند، تقدیر بشوند، به اینها کمک بشود؛ اینها دارند واقعاً کار میکنند.
یکی هم مسئلهی فنّی ما و ابزارهای ما است، همین کارهایی که دارند میسازند، همین موشکی که چند روز پیش از این، آقای دکتر روحانی رفتند و از آن رونمایی کردند؛ اینها مهم است، اینها خیلی مهم است، اینها در حفظ امنیّت کشور خیلی تأثیر دارد. اینکه کشور بتواند از خودش دفاع بکند و این را دیگران بدانند که این قدرت دفاعی در کشور هست، این خیلی مهم است. شما ببینید سر قضیّهی اس۳۰۰ که ما میخواستیم بخریم، چه جنجالی راه انداختند و پشت این جنجال چه تحرّکاتی. این قدر مسافرت کردند به روسیه ــ بیا، برو، فلان ــ که این اتّفاق نیفتد؛ درحالیکه اس۳۰۰ که بنا نیست شهری را بزند، اس۳۰۰ بنا است مهاجم را بزند، این است دیگر؛ یعنی دشمن، قدرت دفاعی را در کشور نمیتواند تحمّل بکند، اینکه شما قدرت دفاعی داشته باشید را نمیتواند تحمّل کند.
بنابراین یکی از اساسیترین کارها همین است که ما ابزارهای دفاعیمان را تقویت بکنیم و هرکدام از این سه عامل ــ یعنی عامل روحیّهی مردم، عامل حفظ و استحکام تشکیلاتی دستگاههای حافظ امنیّت، و عامل ابزار و وسیله ــ تضعیف بشود به ضرر ما است و هر کسی تضعیف بکند، واقعاً به ضرر کشور اقدام کرده.
هم در آفند و هم در پدافند فرهنگي ضعيف عمل شده است!
اولویّت بسیار مهمّ کشور، فرهنگ است. فرهنگ از ادبیّات و هنر تا سبک زندگی تا فرهنگ عمومی تا اخلاق تا رفتار اجتماعی، شامل همهی اینها است؛ ما در این زمینهها تکلیف داریم، مسئولیّت داریم؛ دستگاههای فرهنگی ما واقعاً مسئولیّت دارند در این زمینه. فرض بفرمایید حالا فیلم، تئاتر، سینما، خب اگر مراقبت نباشد [چه میشود]! بنده طرفدار جزماندیشی و فشار و اختناق در این زمینهها نیستم، میدانید، من اعتقاد راسخ دارم به آزاداندیشی؛ منتها آزاداندیشی غیر از ولنگاری است، غیر از اجازه دادن به دشمن است که از دالان آزاداندیشی و آزادعملی بخواهد ضربه بزند به [کشور]. امروز نیروهای مؤمن و جوان انقلابیمان، بیشترین کارهای خوب کشور را دارند انجام میدهند، همین دانشبنیانها، همین کارهای گوناگون، همین فعّالیّتها، اینها بیشتر بهوسیلهی جوانهای مؤمن و مانند اینها انجام میگیرد. حالا فرض کنیم یک تئاتری یا یک فیلمی تولید بشود که تیشه به ریشهی ایمان این جوانها بزند؛ این خوب است؟ این چیزی نیست که انسان از آن احساس خطر بکند؟ دو مقوله است، مقولهی آفند و پدآفند؛ ما در زمینهی فرهنگ، هم در مورد آفند ضعیف عمل میکنیم، هم در مورد پدافند ضعیف عمل میکنیم؛ به نظر من بایست در این زمینهها کار کرد. فرهنگ با جوهر دین، با جوهر انقلاب، اساس کارهای ما است که بایستی واقعاً به آن بپردازیم. محصولات فرهنگی، کتاب، سینما، تئاتر، شعر، مطبوعات و نیز شخصیّتهای فرهنگی؛ فرض کنید که یک شخصیّت فرهنگی هست که همهی عمر خودش را در راه انقلاب گذاشته، یک شخصیّت فرهنگی هم هست که هر وقت توانسته به انقلاب نیش زده؛ شما رفتارتان با این دو نفر چهجور است؟ شما که مسئول دولتی هستید یا مسئول فرهنگی هستید یا مسئول وزارت مثلاً ارشاد هستید یا وزارت علوم هستید یا سازمان تبلیغات اسلامی هستید ــ فقط مخصوص کارهای دولتی نیست، دیگران هم همینجور هستند ــ یا صداوسیما، رفتار شما و برخورد شما با این دو آدم چهجور است؟ این خیلی مهم است. آن کسی که عمرش را در خدمت انقلاب و در خدمت دین بوده، آیا این [طور] است که مورد تکریم و ترجیح شما باشد، نسبت به آن کسی که در همهی عمرش حالا یک قدم [هم] در راه دین و انقلاب که برنداشته، گاهی اوقات ضربه هم زده، نیش هم زده؟ خب، اینها مهم است، اینها نکاتی است که باید به آنها توجّه داشت. ما اگر به این نکات توجّه نکنیم و بر اثر جوّزدگی برویم سراغ مثلاً فرض کنید که فلان کسی که از بنِ دندان با انقلاب اسلامی و با حکومت اسلامی و با نظام اسلامی مخالف است، خب این خلاف یک حرکت فرهنگی عاقلانه است. بنابراین من، هم معتقدم روحیّهی آزاداندیشی وجود داشته باشد، [هم] برنامهریزی عادلانه باید وجود داشته باشد. نه بیبرنامهگی و ولنگاری فرهنگی، نه جزم اندیشی و تحجّر و استبداد فرهنگی؛ هیچ کدام از این دو طرف قضیّه را بنده قبول ندارم. راه صحیح این است که برنامهریزی کنیم، هدایت کنیم، کمک کنیم به رویشهای خوب، و جلوی ضربهها و حملات و مانند اینها را بگیریم؛ یعنی هم آفند، هم پدآفند.
تسريح در انجام شيكه ملي اطلاعات
یک نکتهی دیگر هم مسئلهی فضای مجازی است که من میخواهم خواهش کنم از جناب آقای رئیس جمهور این [را دنبال کنند]؛ چون فضای مجازی واقعاً یک دنیای رو به رشدِ غیرقابل توقّف است، یعنی واقعاً آخر ندارد؛ آدم هرچه نگاه میکند، آن چیزِ اوِّلِبلاآخر، فضای مجازی است. هرچه انسان پیش میرود در این فضا، این همینطور ادامه دارد. این یک فرصتهای بزرگی در اختیار هر کشوری میگذارد، تهدیدهایی هم در کنارش دارد؛ ما بایستی کاری کنیم که از آن فرصتها حدّاکثر استفاده را بکنیم، از این تهدیدها تا آنجایی که ممکن است خودمان را برکنار نگه بداریم. خب، شورای عالی فضای مجازی به این منظور تشکیل شد. مثلاً فرض بفرمایید که حالا در گزارش آقای دکتر جهانگیری هم اتّفاقاً به این بخش تقریباً اصلاً نپرداختند، یک سطر فقط ایشان اشاره کردند که فلان بخش را نمیدانم چهکار کردیم، مثلاً راجع به فلان بخشی که در شبکهی ملّی اطّلاعات مؤثّر است، این را مثلاً فراهم کردیم. به جستجوگرها ایشان [اشاره کردند]، چون جستجوگر چند سال است که شروع شده، جستجوگرها را اینها دارند [طرّاحی] میکنند و الان جوانها از این طرف و آن طرف، شاید دهها سیستم جستجوگر را طرّاحی کردهند و ساختهاند و تولید کردهاند، یعنی چیز جدیدی نیست؛ ایشان هم روی آن تکیه کردند؛ امّا آن شبکهی ملّی اطّلاعات را ــ که خیلی مهم است آن شبکهی داخلی ــ ما هنوز پیش نرفتهایم؛ خب، با اینکه آقای واعظی[3] هم معتقد به این قضیّه هستند و دوستان همه معتقدند به این قضیّه امّا این پیشرفت نداشته؛ این را بایستی انشاءالله دنبال کنیم که ضربههای بیجبرانی نزنیم.
در حقوقهاي نجومي براي متخلّف عذر نتراشيد!
آخرین مسئله هم همین مسئلهی حقوقهای نجومی است که اتّفاقاً در صحبت آقای دکتر روحانی هم آخرین مسئله بود. من خواهش میکنم از این قضیّه آسان عبور نکنید. بله، دامن زدنِ به این قضیّه به آن معنا ــ که به قول ایشان مدام بازخوانیکردن و آماردادن که فلان کس اینقدر میگیرد، فلان کس [آنقدر] ــ شاید کار خیلی مثبتی نیست؛ امّا از آن طرف، اقدامی که شما در مقابل میکنید، خیلی مهم است؛ یعنی به مردم بگویید که چه کار کردید. در این قضیّه، مردم اعتمادشان ضربه خورده. ببینید، مردم خیلی از این ارقام بزرگ و مانند اینها را هضم نمیکنند؛ امّا حقوق شصت میلیون تومان و پنجاه میلیون تومان و چهل میلیون تومان را خوب هضم میکنند؛ یعنی کسی که در ماه یکمیلیون یا یکمیلیونودویست یا یکمیلیونوپانصد درآمد دارد، خوب میفهمد که پنجاهمیلیون یعنی چه؛ در کشور کم نیستند کسانی که حقوقهایشان این است. این اعتماد مردم را ــ که بدرستی آقای روحانی گفتند که مایهی اصلی ما، اعتماد مردم و امید مردم است ــ با این کارها نباید ضایع کرد. شما این همه زحمت بکشید، کار کنید، تلاش کنید، بعد ناگهان مثلاً فرض کنید یک نفری با یک کار حقوق غیر عادلانه [همه را ضایع کند]. آیا فاصلهی بین پنجاهمیلیون و یکمیلیون غیرعادلانه نیست؟ شما امروز در دستگاه دولتیتان کسی که از شما یکمیلیون، یکمیلیونودویست، یکمیلیونوپانصد، دو میلیون حقوق بگیرد ندارید؟ فراوان. خب، آنوقت یک نفر هم سیمیلیون میگیرد، چهلمیلیون میگیرد! این غیرعادلانه نیست؟ با مردم همدردی کنید که مردم احساس کنند که همان رنجی را که او میبرد شما هم میبرید و نشان بدهید که عزم راسخ دارید که با این قضیّه برخورد کنید و جلویش را بگیرید و اجازه ندهید؛ این را نشان بدهید به مردم. به هر حال این نکتهی [مهمّی] است. به نظر من برای متخلّف اصلاً نباید عذر تراشید؛ برخورد هم بایستی قاطع باشد؛ مخصوص قوّهی مجریّه هم نیست. در همهی قوا و در همهی سازمانها، همین معنا ساری و جاری است؛ همه بایستی این را رعایت بکنند. خب، قوّهی مجریّه جلوی چشم است و حالا مثلاً بیشتر از دیگران گسترده است. در برخورد هم فقط قوّهی مجریّه نیست که باید برخورد کند، قوّهی قضائیّه هم در جای خود ــ آنجایی که جای ورود قوّهی قضائیّه است ــ بایستی برخورد کند.