وقایع انتخابات 88 از 1/1/88 الی 31/3/88 بطور مستند و بصورت روزشمار با تصاویر چهاررنگ و شناسنامه اشخاص و گروهها در این جلد آمده است.
امّا وقتى نتايج اعلام شد و نتوانستند با اين سه تابلو و اعلان آمارهاى قلّابى از پيروزى قبل از موعد خود، طرفى ببندند، سناريوى بعدى اجرا شد، فرياد تقلّب، تقلّب بلند كردند و بگير و بگير راه انداختند. خودشان هم در خيل مردمى كه دنبال متقلّب مىگشتند، راه افتادند! آنان انگشت خود را به طرف كليّت نظام گرفته بودند و در پشت كليد رمز سناريوى براندازى يعنى «تقلّب» پنهان شده و مردم را به كف خيابانها كشاندند تا فرصت براى اشرار و منافقين براى ضربه زدن، سوزاندن، كشتن و ترساندن نظام مهيا گردد و نظام را به باجدهى وادار كنند! ابطال انتخابات تنها خواست آنان بود كه بدون ارائه هرگونه سند و مدركى و بدون حاضر شدن براى طى مراحل قانونى، به آن اصرار مىكردند! تا اينجا تابلوى قانون از دستشان افتاده بود! وقتى رهبرىِ بيدار ملت، آنان را به مشخص كردن مرز خود با دشمنان ـ كه معيار و ملاك بزرگ خط امام بود ـ فراخواندند و آنان از اعلان برائت از دشمنان و صهيونيسم خبيث، خوددارى كردند، تابلوى خط امام هم از دستشان فرو افتاد. وقتى به تصاوير امام اهانت كردند، كاملا ملت به توخالى بودن شعار خط امامى اين فتنهگران هم پى برد. حالا تعبير و تفسير تابلوى تغيير
خوب معلوم شد. منظور از تغيير آنان تغيير در نظام، در قانون اساسى و حذف اسلاميت نظام يعنى شاخص ولايت فقيه بود. اين تابلو در دستشان باقى ماند امّا معنا و مفهومش براى همگان روشن شد و ديگر نتوانستند تغيير در بعضى شرايط اجتماعى را تحت اين تابلو توجيه فريبكارانه كنند.
وقتى متقلّبان اصلى كه از اعتماد ملت سوء استفاه كرده و در لباس دوست خود را نشان داده و باطلشان را در صورت حق درآورده بودند، در روز عاشورا به هتك حرمت مقدّسات ملّت پرداختند، هيچ كس نماند مگر آن كه به خباثت و كثافت باطن و باطل اين فتنهگران و اهداف سلطهطلبان بينالمللى پى نبرده باشد، و اين نبود مگر به لطف مداراى رهبرى در عين هدايت و روشنگرى آن قلب آسياب نظام. جگر مردم از اين جسارت و اهانت سوخت. جلوهاى از نصرت الهى در 9 دى 1388 تجلّى كرد. مردم به نداى «هل ناصر ينصرنى» امام حسين 7 لبيك گفتند و مرگ فتنه و فتنهگران را در يك يومالله ماندگار فرياد كردند. حالا دشمنان دريافته بودند كه الگوى بيدارى جهانى و دنياى اسلام، يك الگو باثبات متكى به نصرت الهى و خواستِ عميق مردمى است. مردمى كه پاى تعهد و بيعت خود وفادارانه ايستادهاند و اگرچه گاه متوجه تابلوهاى غلطانداز مىشوند امّا به نداى رهبر و ايمانشان خيلى سريع دشمن را شناخته و فريادشان را متوجه دشمن اصلى مىكنند كه از اين صورتكها استفاده مىكنند. ملّت مىداند كه اينها گوسالههاى سامرى هستند كه صداى آمريكا و اسرائيل از آنها خارج مىشود و بايد سوزانده و به دريا ريخته شوند. تحمّل ملّت نه از سر عجز است بلكه از سر نجابت است كه تا دير نشده به خود آيند و تنها در صورت اصرار خودشان، از دايره نظام خارج شوند. «جذب حداكثرى و دفع حداقلى» يعنى همان لطف و رحمت الهى كه در سيره امام و رهبرى و مردم نمودار شده است. اينك اين دوران گذشت و مابقى آن هم خواهد گذشت، امّا بايد در تاريخ، به گونهاى راست و حقيقى بماند و از تحريف و دستبرد دزدان تاريخ در امان باشد تا هم اين نسلهاى حاضر، درسهايشان را مرور كنند و دوباره از يك سوراخ گزيده نشوند و همنسلهاى بعدى از اين تجربههاى گرانسنگ و انباشته شده بهره گيرند و راه از چاه بازشناسند. درسها و عبرتهاى فراوان اين واقعه تاريخى بايد محفوظ و در دسترس نسلها قرار گيرد. چرا كه قطعآ دشمنان اسلام ناب و استقلال كشور، باز از چهرههاى موجّه ملّى و دينى امّا ضعيفالنفس و آلوده شده به متاع قليل دنيا و اسير زن و فرزند و ايل و تبار، استفاده خواهد كرد تا با تابلوهاى ديگرى فضاى جامعه را ملتهب، غبارآلود و مشتبهه كند و بصيرت مردم را دچار مشكل كند و
آب رفته را به جوى خود بازگرداند. و در تمامى اين امتحانها، آن كه بصيرت دارد و پشتوانه بصيرتش ايمان به توحيد و معاد است، مىماند و حفظ اين تاريخ، دستمايه بصيرت و روشنايى است براى آنان كه مىخواهند رفوزه و ساقط نشوند، قطبنما و شاقول و قسيم النّار و الجنّه در دنيا را گم نكنند، به كلاس بالاتر بروند و به قرب الهى و حشر با خوبان نايل آيند.
ما در اين مجموعه، تلاش كردهايم كه بدون دخالت دادن تحليل، تنها با انعكاس آنچه گذشته است از فعاليتهاى تبليغاتى، مناظرهها، بيانيهها، جلسات و مذاكرات، رخدادها و وقايع، ديدارها و حمايتهاى بيگانگان، آيينهاى براى بازتاب تمامى رذالتها از يك سو و همه خوبيها و بزرگيها از ديگر سو، باشد. به نظر ما، كنار هم قرار دادن آنچه گذشته است، خود روشن و شفاف است و براى نتيجهگيرى نيازى به تحليل نيست. ما به صورت روز به روز از فروردين 1388 تا 9 دى و پس از آن به صورت گزينه اخبار و رخدادها تا 22 خرداد 1389، آنچه در دسترسمان بود را از منابع جريان فتنه و حاميان آنها و از منابع مقيد و متعهد به انقلاب اسلامى، گردآورى و ارائه دادهايم. در جلد اوّل از فروردين 1388 تا 31 خرداد و در جلد دوم از اوّل تيرماه تا 31 شهريور و در جلد سوم از اوّل مهرماه تا 22 خرداد 1389 مرتّب كردهايم و تا آنجا كه هم كتاب اجازه مىداد تصاوير مربوط به هر مبحث و مقطع فتنه و مقابله نظام با آن را به تصوير كشيدهايم. ويژگى ديگر كتاب اين است كه نسبت به افراد و احزاب و گروههايى كه به نوعى نامشان در كتاب ذكر شده و نقش اساسى داشتهاند، شناسنامهاى جهت شناخت آنان در پيوستهاى انتهاى كتاب آوردهايم. ويژگى بعدى در آن است كه رخدادهاى هر روز، محورهاى بيانيهها، مناظرهها، ديدارها و . . . آورده شد تا موضوع از دست مخاطب خارج نشود و در پايان كتاب، مشروح آن بيانيهها و مناظرهها و ديدارها و . . . آورده شده است تا خواننده بىنياز از رجوع به ساير منابع باشد و بتواند مشروح آنها را در صورت علاقه، مطالعه كند.
این عنوان کتاب در سه جلد منتشر شده است. جلد اول با 1016 صفحه، 100000 تومان، چاپ سوم 1399- جلد دوم با 752 صفحه، 80000 تومان، چاپ سوم- جلد سوم 768 صفحه، 80000 تومان، چاپ سوم.