کتاب، به تعبیری زیبا، دوست وهمنشین انسان است که در عین سکوت، دستاوردها و تجربیات بشری را بدون خِسّت در اختیار قرار میدهد. اما کتاب نیز، همچون هر فرآورده فکری بشری، دارای خوب و بد است.
کتابِ بد، یعنی کتابی که تواناییهای انسان را در مسیر زشت و کجراهه تحریک میکند. کتاب بد همچون غذای مسمومی است که این جسم را از پای در میآورد و آن روح و دل و معنا را. کتابِ بد، همچون مواد مخدر است که این با ایجاد نشاطِ کاذب و کوتاه مدت، اراده و استعداد انسان را نابود میسازد و آن بال و پر پرواز انسان به سوی زیباییها و ملکوت عالم را در قبال لذّاتی گذرا، میسوزاند.
در مقابل، کتاب خوب، به انسان کمک میکند تا یاد بگیرد، آگاه شود، عبرت آموزی کند و جهت و سرعت خود را به سوی نیکیها و رشد و تعالی، صحیح و افزون نماید.
کتابِ خوب، در اسلام، هم نوشتن و هم خواندنش بسیار مورد تأکید و سفارش قرار گرفته است. بههمین جهت علمای بزرگ و بزرگان دین، همواره در تعامل با مردم و پاسخگویی به نیازهای مختلف آنان و مقابله با شبههپراکنیها، به کتابت و کتاب و کتابخانه، اهمیت بسیار دادهاند. سیرهی علما و بزرگان در این زمینه، روشنگر است. بزرگان دین، از نان شب خودمیزدند یا زحمات طاقتفرسایی را متحمل میشدند تا به یک کتاب دسترسی پیدا کنند، بخوانند، دانش خود را افزایش دهند و در برابر شبهات و نیازها، پاسخگو باشند. بهترین محل منزل خود را کتابخانه قرار میدادند. مؤمنین و اهل اسلام، بایستی این سیرهی روشن را الگوی خود قرار دهند.
اُنس با کتاب و قرار دادن کتاب جزو سبد خانواده و کتابخوانی برای همهی اهل خانه بهویژه کودکان و نوجوانان، لازمهی جامعهی آگاه، روشن و الهی است به همان شرط، یعنی سالم بودن کتاب، مسئلهای که رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی نیز بارها بر آن تأکید فرمودهاند.
در این کتاب، در حد مقدور و متناسب، بخشی از اهتمام و علاقه و روش بزرگان در ارتباط با کتاب گردآورده شده است تا از رهگذر اطلاع بر آنها، احساسِ نیاز و ضرورت مطالعه و انگیزه اُنس با کتاب افزایش یابد و پا جای پای بزرگان خود بگذاریم و به آنان تأسی کنیم.