ضرورىتر از صدها مسجد و مدرسه
راجع به كتابخانه عمومى كه اهمّ موضوعات اين وصيّت است، اين است كه اين كتابخانه درحقيقت بنيانگذار آن آقاى سيد محمود، فرزندم مىباشد، زيرا ايشان بيش از بيست سال قبل با اختصاص دادن دو حجره در مدرسه مرعشيه خيابان ارم كه روبهروى كتابخانه فعلى قرار دارد، براى كتابخانه مدرسه و سپس خريدارى چند زمين و خانه قديمى كه محل فعلى كتابخانه را تشكيل مىدهد، اين مؤسسه عامالمنفعه عظيم را به تدريج توسعه داده تا به امروز كه يكى از بزرگترين كتابخانههاى اسلامى است.
من جدّآ از ايشان كه براى بقا و اداره و توسعه روزافزون آن از هيچ كوششى فروگذارى نكرده و نمىكند و همواره تمام اوقات خود چه روزها و چه شبها، و با مسافرتهاى متعدّد و تحمّل رنج و زحمت صرف در آن مىنمايد، تشكّر و قدردانى مىكنم. و درحقيقت بايستى گفت كه بانى و مؤسّس اوّلى آن شخص ايشان است. تنها نگرانى حقير درباره اين فرهنگستان عظيم اسلامى، توسعه ساختمان و اداره آن از لحاظ مالى پس از حقير مىباشد. چون چنين مؤسسه عظيمى با مخارج سنگين و توسعه روزافزون آن ظاهرآ از عهده شخص يا اشخاص خارج و تنها مىتوان بر روى پشتوانه دولتى تكيه كرد و اين خود از وظايف دولت يا نهادهاى ديگر است كه چنين مجموعهاى را نگاه دارند. خوب است آنهايى كه تاكنون نديدهاند، از نزديك ملاحظه نمايند و ببينند كه چه خونِ دلهايى ايشان و حقير براى جمعآورى اين مقدار كتاب خوردهايم. به هر حال من جدّآ خواهان اين موضوع مىباشم كه به اين مؤسسه عظيم كه وقف عام شده و مربوط به عموم مردم است، توجه بيشترى شود تا به يارى خداوند اينگونه آثار ارزشمند اسلامى كه از آفت زمان مصون مانده و به دست ما رسيده، صحيح و سالم به نسلهاى بعد تحويل گردد. من اشخاصى را كه در اين راه از هيچ كوششى فروگذارى نكنند، دعا كرده و طلب مغفرت مىنمايم و بدانند كه وجود اين كتابخانه از صدها مسجد و مدرسه و حسينيه و بيمارستان و غيره لازمتر است. خدا خود شاهد است كه حتى براى حجّ بلدى خود از اينها به فروش نرسانيده و فقط ذخيره آخرت خود كردهام. روا نيست حال كه در طبق اخلاص گذارده و صدها و صدها ميليون ارزش ظاهرى آنهاست و تقديم جامعه نمودهام، نگران اداره و بناى آن باشم. گرچه خداوند بزرگ تا حال عنايت فرموده و از اين پس نيز خود وسايل آن را مهيّا مىفرمايد.[1]