كفايت در پاسخگويى، لازمه نشر هر نوع كتاب

 

يك وقت، اين طورى است؛ ولى يك وقت هم ممكن است كشور به جايى برسد كه در زمينه‌هاى تاريخى يا اعتقادى، هرچه كتابِ بد منتشر كنند، بتواند در مقابلش، كتابِ خوب منتشر كند. در آن موقع، شايد ما گفتيم كه هيچ اشكالى ندارد و هركس هرچه مى‌خواهد، در زمينه تاريخ و كلام و عقايد بنويسد؛ به خاطر اين كه در مقابلش كسانى هستند كه پاسخ دهند و كتاب منتشر كنند؛ يعنى يك كتاب، آن‌جا نوشته مى‌شود، يك كتاب و دو كتاب هم، اين طرف نوشته مى‌شود. در شرايط كنونى، چنين نيست. در شرايط كنونى، بلاشك، كفايت لازم در پاسخگويى و مقابله وجود ندارد؛ اما اگر يك روز ما به آن‌جا برسيم كه كفايتِ لازم وجود داشته باشد، ممكن است بگوييم اصلا اشكالى ندارد هركس هرچه مى‌خواهد بنويسد. مردم، آن را بخوانند؛ اين را هم بخوانند. اگرچه ممكن است آن‌جا هم اين فكر پيش بيايد كه حالا اگر كسى آمد، آن را خواند، اين را هم خواند و دچار اشتباه و انحراف شد، چنانچه حجم انبوهى داشته باشد، باز دولت مسؤوليت داشته باشد؛ ليكن بعضى از چيزها قابل پاسخگويى نيست. آن كتابى كه جوان را دچار احساسات شهوانى مى‌كند، چگونه قابلِ جبران است؟ با كدام كتاب؟ با كدام نوشته؟ با كدام موعظه؟ در اين‌جا، پاسخگويى امكان ندارد.[1]



[1] . . بحارالانوار، ج 32، ص 448.