ولنگاري فرهنگي و فرمان آتش به اختيار
ولنگاري فرهنگي به همان معناي اختلال در دستگاههاي رسمي متولي فرهنگ كشور است كه بخاطر برخي ملاحظات يا برخي كج انديشيها در خصوص مسائل مهم فرهنگي كشور و نفوذ و هجمه فرهنگي دشمن، برنامهريزي و اقدامات متناسب را انجام نميدهند. رهبر معظم انقلاب اسلامي، بارها در اين زمينه هشدار دادند و در تاريخ 95/3/16 در ديدار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي بطور نسبتاً مشروح به ولنگاري فرهنگي اشاره كرده و برخي از مصاديق آن را ذكر فرمودند. اين بيانات ذيلاً مطرح ميشود تا حقيقت و چرايي صدور فرمان امام خامنهاي مبني بر « آتش به اختيار» به صاحبان فكر و همت و مجموعههاي خودجوش مردمي، روشن گردد.
«مسألهی بعدی مسألهی فرهنگ است. البتّه فرهنگ، در بلندمدّت، از اقتصاد خیلی مهمتر است؛ اقتصاد مسألهی فوری و اولویّت کنونی ما است، [امّا] مسألهی فرهنگ یک مسألهی مستمرّی است و بسیار مهم است؛ حتّی در قضیّهی اقتصاد هم مهم است. برادران عزیز، خواهران عزیز! در مسألهی فرهنگ، بنده احساس یک ولنگاری میکنم؛ در دستگاههای فرهنگی -اعم از دستگاههای دولتی و غیر دولتی- یک نوع ولنگاری و بیاهتمامی در امر فرهنگ وجود دارد؛ چه در تولیدِ کالایِ فرهنگیِ مفید که کوتاهی میکنیم، چه در جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضر که کوتاهی میکنیم. اهمّیّت کالای فرهنگی از کالای مصرفی جسمانی کمتر نیست، بیشتر است. فرض کنید مرتّب تکرار بکنند که مثلاً فلانجور پفک مضر است، نخورید؛ حالا مگر ضررش چقدر است، چهجور ضرری است، چه میزان ضرر دارد، برای چند درصد از مردم ضرر دارد؟ این را دائماً میگویند، امّا ضرر فلانجور فیلم یا فلانجور کتاب یا فلانجور بازی رایانهای یا امثال اینها را کسی جرئت نمیکند بگوید که نبادا متّهم بشوند به اینکه جلوی آزادی اطّلاعات و جریان آزاد اطّلاعات را گرفتهاند. آنهایی که اساس این حرفها هستند، خودشان بیشتر از ما در این مسائل سختگیری میکنند؛ این را باور کنید. حالا آزادترین مناطق دنیا از لحاظ اطّلاعات، مثلاً فرض کنید دولتهای غربیاند، ازجمله آمریکا؛ از خبرهای دقیق و روشنی که از آمریکا میرسد در کنترل اطّلاعات افراد و انگشت گذاشتن روی آن چیزهایی که دستگاه روی آنها حسّاس است، انسان واقعاً تعجّب میکند؛ ما یکدهم آنها کنترل اطّلاعاتی نداریم و نمیکنیم. بمجرّد اینکه [در اینجا] یک فیلمی را ممنوع کردند یا فرض کنید که یک جریان رایانهای را مثلاً محدود کردند یا ممنوع کردند، فوراً آنها سروصدا بلند میکنند، ما هم باورمان میآید؛ ما هم باور میکنیم که واقعاً کار خطایی کردهایم. نه آقا، باید مراقبت کرد !وظیفهی ما تولید کالای فرهنگی مفید و جلوگیری از کالای فرهنگیِ مضر است. بنده در این زمینه احساس یک ولنگاریای میکنم؛ باید این را شماها در نظر داشته باشید و اهمّیّت بدهید.»