حافظه را قفسهبندى كنيد
استاد مرتضى مطهرى در ارتباط با روش صحيح مطالعه چنين مىفرمايد :
«. . . انسان كتاب را بار اوّل به قصد لذّت مىخواند، در اين صورت نمىتواند در مورد مطالب كتاب، حساب و قضاوت كند. دور دوم مىخواند، حتّى قوىترين حافظهها نيازمند است كه يك كتاب را لااقل دوبار پشت سرِ هم بخواند. پس از آن، مطالب را تجزيه و تحليل و دستهبندى مىكند و هر مطلبى را با توجه به اين كه از چه دسته مطالب است، به حافظه مىسپارد. بعد كوشش مىكند كه كتاب ديگرى را در دستور مطالعه قرار دهد كه در موضوع كتاب پيشين است. حتىالامكان تا از موضوعى فارغ نشده است و در حافظه به صورت روشن و منظّم سپرده است، ]نبايد[ وارد موضوع ديگر نشود. اشتباه است اگر انسان يك كتاب را مانند سرگرمى مطالعه كند و قبل از آن كه مطالب كتاب درست جذب ذهن شده باشد و ذهن فرصت تجزيه و تحليل پيدا كرده باشد، به كتاب و موضوع ديگر بپردازد. امروز كتب تاريخى، فردا روانشناسى و پس فردا مثلا كتب مذهبى مطالعه كند؛ همه مخلوط مىشوند و حكم انبارى بىنظم را پيدا مىكند. انسان رشيد، كتابها و مطالبى را كه براى خود لازم مىداند، جمع مىكند ]و[ آنها را مكررآ مطالعه و دستهبندى و سپس خلاصه مىكند. خلاصه را يادداشت و به حافظه خود مىسپارد. بعد به موضوع ديگر مىپردازد. چنين فردى اگر حافظهاش ضعيف هم باشد، از آن حداكثر استفاده را مىكند و مثل كسى مىشود كه كتابخانه منظمى با قفسههاى مرتّب دارد. كتابخانهاى كه هر قفسهاش به كتابهاى معينى در رشته خاصى مربوط مىشود. به طورى كه هر كتابى را كه بخواهد، فورآ دست مىگذارد روى آن و آن را مىيابد. امّا اگر غير از اين باشد، همانند آدمى است كه كتابخانهاى با هزارها كتاب داشته است، امّا كتابها را روى يكديگر ريخته است، هر وقت كتابى را بخواهد، دو ساعت بايد دنبالش بگردد تا پيدا كند.[1]