آشنایی مختصر با کتاب (ساخت حقیقی و حقوقی نظام جمهوری اسلامی ایران)
1- ناشر: مؤسسه فرهنگی- هنری قدرولایت
2- قطع: پالتوئی
3- تعداد صفحه: 128
4- سال انتشار: چاپ دوم 1400
5- قیمت: 10000 تومان
موضوع: تاریخی- سیاسی
فصل اول: ظاهر و باطن، جسم و روح جمهوری اسلامی
نظام و حکومت نیز مانند هر موجودی، جسم دارد و روح که روح مهمتر و هویتبخش جسم است.
1- ساخت ظاهری و حقوقی جمهوری اسلامی:
ظاهر و جسم نظام جمهوری اسلامی عبارتست از قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی، دولت اسلامی و انتخابات، حفظ همة اینها واجب است.
جمهوری اسلامی به ترتیب در بیانات حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری عبارتست از:
- آنچه در این حکومت اسلامی مطرح است، اسلام و احکام ترقی آن است- حفظ اسلام در رأس واجبات است.
- نظام اسلامی، نظام اسلامی است در ظاهر و باطن نه فقط نظام اسلامی در ظاهر.
2- نفیها و اثباتهای جمهوری اسلامی:
رهبر معظم انقلاب به عنوان ساخت حقیقی یا باطن و روح نظام از نفیها و اثباتها میگویند و برخی از نفیها و اثباتهای جمهوری اسلامی را چنین برمیشمارند: نفی استثمار، سلطهپذیری، تحقیر ملت بوسیله قدرتهای سیاسی دنیا، وابستگی سیاسی، سکولاریسم و اخلاق باجگیری. برخی از اثبات های نظام را اینطو ر بیان میکنند: هویت ملی- هویت ایرانی- ارزشهای اسلامی، دفاع از مظلومان جهان. تلاش برای دست پیدا کردن به قله دانش.
ایشان وجود این نفیها و اثباتها را دلیل دشمنی آمریکا و دشمنی شبکه صهیونیستی و عامل دشمنی دشمنان با حاکمیت اسلام و پایبندی به نظام اسلامی میدانند.
ایشان الگو بودن نفیها و اثباتهای جمهوری اسلامی برای ملتهای مسلمان را با اهمیت دانسته و یکی از علل خشم ابرقدرتها را همین مسأله عنوان میکنند.
فصل دوم: اثباتهای نظام جمهوری اسلامی ایران:
در این فصل اثباتهای نظام جمهوری اسلامی که روی آنها پافشاری دارد بسط داده میشود. در ابتدا رهبر معظم انقلاب 9 اثبات را که عامل واقعی خشم مستکبران است چنین میشمارند، جدا نبودن دین از سیاست، استقلال سیاسی، راه حل مشخص درباره مسئله فلسطین، حمایت معنوی و سیاسی از نهضتهای اسلامی، دفاع از حیثیت اسلام و قرآن و پیامبر اعظم(ص)، تلاش برای اتحاد امت اسلامی و همکاریهای سیاسی، اقتصادی کشورهای اسلامی، نفی فرهنگ تحمیلی غرب، مبارزه با فساد و بیبندوباری جنسی.
سپس در این فصل با توجه به رهنمودهای حضرت امام و مقام معظم رهبری، دربارة هر یک از اثباتها، توضیح داده میشود:
1- اثبات اسلام و نظام جمهوری اسلامی:
حضرت امامخمینی در این رابطه میفرمایند: «ملت ما خون داده است تا جمهوری اسلامی وجود پیدا کند، نه جمهوری، نه جمهوری دمکراتیک یعنی جمهوری غربی»
- رهبر معظم انقلاب، جمهوری اسلامی را نظامی مبتنی بر ارزشهای اصیل اسلامی و اسلام را جامع ارزشها معنی میکنند. ارزشها عبارتند از: دینداری، ایمان، دوری از تجملات و اسراف، سلامت دینی و اخلاقی زمامداران، رواج اخلاق فاضله، آزادی فکری و بیان، استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، حکومت مردمی؛ و در رأس آنها تقوا را نام میبرند.
2- اثبات عدم تفکیک دین از سیاست و حکومت و زندگی انسانها:
حضرت امامخمینی(ره) میفرمایند: «به واسطه تبلیغاتی که قدرتهای چپاولگر درست کرده بودند که ما را از سیاست جدا کنند و ما دخالت در هیچ امر اجتماعی مردم، در هیچ امر سیاسی مردم نکنیم، تمام ابعادش را انبیاء داشتهاند و از آنها ارث رسیده است به علمای متعهد... بیدار باشیم و همه توجه به این معنا داشته باشیم و نسلهای آینده هم توجه به این نمیداشته باشند... این راه را گم نکنند.»
رهبری میفرمایند: «دین وارد میدان سیاست میشود و به زندگی مردم و امور اساسی حیات جهان و امور دنیوی مردم کار دارد.»
3- اثبات معنویات توأم با سیاست و حکومت:
امام خمینی میفرمایند: «ما و همه مردم و همه انسانها باید دولت اسلامی را تقویت کنند تا بتواند اقامة عدل بکند و دولت باید جهات معنوی را هم در نظر بگیرد. یعنی چون تابع اسلام است، باید روی رویه اسلام باشد. روی رویه اسلام به همان دو معنا، به همان دو راهی که اسلام دارد، حفظ معنویات و تقویت معنویّات مردم و اقامة عدل بینشان و نجات دادن مظلومان از دست ظالمان.»
4- اثبات عدالت، برقراری عدالت اسلامی و قانون الهی
حضرت امام خمینی(ره) اشاره میکنند: «در اسلام قانون است، همه تابع قانوناند و قانون هم قانون خداست که از روی عدالت الهی پیدا شده است. قانونی است که قرآن است؛ قرآن کریم است، و سنّت رسول اکرم است. همه تابع او هستیم و همه باید روی آن میزان عمل بکنیم. فرقی مابین اشخاص نیست در قانون اسلام. فرقی مابین گروهها نیست. در اسلام یک قانون است و آن قانون الهی.»
5- اثبات ولایتفقیه و تحقق حکومت و نقش آن در حاکمیت اسلامی
در بیانات مختلف امام(ره) میفرمایند: «ولایتفقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است. همان ولایترسولالله است. ولایتفقیه برای شما یک هدیه الهی است. ولایت فقیه، ولایت بر امور (حکومت) است که نگذازد این امور از مجاری خودش بیرون برود.»
رهبری انقلاب نیز میفرمایند: «ولایت فقیه، جایگاه مهندسی نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگیری از انحراف به چپ و راست است. این اساسترین و محوریترین مفهوم و معنای ولایتفقیه است.»
6- اثبات مردمگرائی واقعی
رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «عدهای میخواهند وانمود کنند که نقش مردم در اداره حکومتها را باید غربیها بیایند به ما یاد بدهند... (غربیها) امروز زشتترین و فجیعترین رفتار را در فلسطین و عراق و افغانستان دارند... خجالت نمیکشند و ادعای دمکراسی میکنند.»
7- اثبات نگاه بینالمللی و جهانی بودن انقلاب اسلامی:
رهبر انقلاب میفرمایند: «تودههای امّت اسلامی با نام اسلام احساس عزت میکنند. این همان نگاه بینالمللی مکتب امام(ره) به مسائل بشر است مخصوص دنیا اسلام هم نیست.»
8- اثبات استقلال و آزادی واقعی و نپذیرفتن تحمیل کشورهای قدرتمند:
حضرت امام(ره) میفرمایند: «اگر الآن تسلیم هر کدام از قدرتها بشویم هر چه بخواهیم به ما میدهند... اما چی؟ همان چیزی را میدهند که به حیواناتشان میدهند... به نوکرهایشان میدهند. اما اگر بایستیم و بگوئیم نه. ما نه شرقی هستیم و نه غربی... با هیچکس هم دعوا نداریم. هر کس با ما مصالحه دارد و حاضر است که ما با استقلال خودمان زندگی کنیم، ما با او هم روابط داریم و هر کس این معنا را ندارد ما نمیخواهیم روابط داشته باشیم.»
رهبر معظم انقلاب میفرماید: «ما برای حیات زیر سلطه غیر، ارزش قائل نیستیم. ما ارزش حیات را به آزادی و استقلال میدانیم دستورات مذهبی ما، که مترقیترین دستورات است، راه ما را معین فرموده است.»
9- در اثبات خودباوری و استقلال فرهنگی و فکری
در اینباره حضرت امام خمینی(ره) بحث مفصل دارند که بخشهایی از آن بشرح ذیل است:
- ما باید استقلال فکری داشته باشیم.
- ما باید پیوند فکریمان را از غرب جدا کنیم، اگر بخواهیم خودمان زندگی کنیم.
- ما باید باورمان شود که چیزی هستیم، اگر اعتقاد پیدا کردیم که میتوانیم هر کاری را انجام دهیم ما توانا میشویم.
- این فرهنگ باید متحول بشود... فرهنگ استعماری فرهنگ استقلالی بشود.
- شما باید مستقل باشید و رشد انسانی پیدا کنید. بچهها را، جوانهای ما را رشد انسانی بدهید.
- باید هیچ توجه نداشته باشید که در غرب چه میگذرد، در غرب بد میگذرد، خودشان میگویند «در غرب خبری نیست.»
فصل سوم- نفیهای نظام جمهوری اسلامی
در این فصل بطور کلی 14 نفی جمهوری اسلامی از رهنمودهای حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری بشرح ذیل آورده شده است:
1- نفی همه ظلمها، مظلومیتها، تعدیها و بدیها در عالم
حضرت امام(ره): ما کراراً گفتهایم که ما برحسب دستورات اسلام نه ظالم هستیم و نه مظلوم، نه میتوانیم زیر بار ظلم برویم و نه خود ظلم کنیم.
رهبری میفرمایند: گردنکلفتهای دنیا و در رأسشان آمریکا... یک ذره با جمهوری اسلامی آشتی نخواهند کرد... اما نیاز دراز مدّتشان این است که این کانون معنویت... که صلای نفی همه ظلمها و تعدیها و بدیها را در دنیا زده نباشد.
2- نفی خودباختگی و فرهنگ استعماری
رهبری میفرماید: ملّت ایران عزّت، سربلندی خود را از استقامت و خودباوری و نفی خودباختگی بدست آورده است.
امام(ره) میفرماید: سازش با شرق و غرب خودباختگی است و خیانت به اسلام و مسلمین است.
3- نفی و رویگردانی از غرب و سلطههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آنان
رهبر معظم انقلاب میفرماید: نفی غرب به معنای نفی سلطة غرب است که هم سلطة سیاسی مورد نظر است و هم سلطة اقتصادی، هم سلطة فرهنگی.
4- نفی بیگانگان، دشمنان اسلام و فرهنگ غرب بر ملتهای مسلمان
رهبر معظم انقلاب میفرماید: پیام بزرگ امام ما به مسلمانان این بود: طرد اجانب، طرد دشمنان مسلمین و دشمنان اسلام، امروز همه گرفتاریها اینهاست... ما با تحمیل فرهنگ غرب با ملّتهای مسلمان مخالفیم. فرهنگهای غرب فرهنگی است که در حین برخورداری از نقاط مثبت نقاط منفی هم دارد.
5- نفی الگوهای شرقی و غربی
رهبر معظم انقلاب میفرمایند: من بار دیگر از مسئولین بالای نظام جمهوری اسلامی میخواهم که از هیچکس و از هیچ چیز جز خدای بزرگ نترسند و کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشاء سرمایهداری غرب و پوچی و تجاوز کمونیزم نکشند که ما هنوز در قدمهای اول مبارزة جهانی خود علیه غرب و شرقیم.
6- نفی نگاه و عملکرد غرب در مورد زنان
رهبر معظم انقلاب در این زمینه میفرمایند: در حقیقت، نهضت دفاع از زنان در غرب، یک حرکت دستپاچه، یک حرکت بیمنطق، یک حرکت مبتنی بر جهالت، بدون تکیة به سنتهای اللهی.... است. هم به ضرر زنان و هم به ضرر مردان، و بیشتر به ضرر زنان. این قابل تقلید نیست.
7- نفی حضور غارتگرانه دشمن در کشور
رهبر معظم انقلاب میفرماید: ملّت ایران... حضور دشمن غارتگر را از کشورشان نفی کردند؛ دشمن را بیرون راندند؛ نظام فرهنگی غلط و سلطة تحمیلی فرهنگ بیگانه را تا آن جائی که توانستند زدودند و جریان حق را حاکم کردند.
8- نفی وابستگی، سلطهپذیری و فساد:
امام(ره) میفرمایند: «ما یک وابستگی روحی پیدا کردیم. این وابستگی روحی از همه چیزها برای ما بدتر است.»
رهبری میفرمایند: «نفی ظلم، سلطه، استبداد، وابستگی و فساد، همه منبعث و برخاسته از اعتقاد دینی است.»
9- نفی سلطهگران و ایستادگی در برابر آنان:
رهبری میفرمایند: ملتی که نظام اسلامی را انتخاب میکند... بطور طبیعی همه قدرتهای سلطهگر سیاسی و اقتصادی و فرهنگی عالم را نفی میکند... و اگر از آنان تعرضی ببیند با همه توان در مقابل آنان میایستد و از استقلال و شرف و آزادگی خود دفاع میکند.
10- نفی قلدری نسبت به خود و ملتهای دیگر:
رهبر معظم انقلاب: مسأله دیگر، نفی قلدری است. ما با قلدری مخالفیم... ما در مقابل اینها ایستادهایم، و به هیچ وجه حاضر نیستیم این قلدری را نه نسبت به خودمان، نه نسبت به هیچ ملت دیگری قبول کنیم. مخصوصا امریکا هم نیست. هر قلدر دیگری هم، در هر جای دنیا که بخواهد قلدری کند، با همین واکنش مواجه است.
11- نفی اختلافات ناسیونالیستی:
رهبری معظم انقلاب اسلامی: ما اختلافات ناسیونالیستی را در سطح دنیا نفی میکنیم. ما میگوئیم ملتهای مسلمان باید با هم باشند. در میان یک ملت، اقوام و طوایف مسلمان و تیرههای گوناگون، چه اختلافی با هم میتوانند داشته باشند؟ این کار شیطان است که بین ما اختلاف بیندازد.
12- نفی نظامهای مادّی حاکم بر روابط بینالملل:
رهبر معظم انقلاب اسلامی: مهمترین علتی که نظام جمهوری اسلامی، مورد بغض قدرتها و گردنکلفتهای عالم و سردمداران حکومتهای جهان میباشد، همین است که این نظام با وجود و حضور خود، نفی کنندة نظامهای مادّی حاکم بر بسیاری از روابط بینالمللی و روابط میان قدرتها و ملتهاست.
13- نفی سبک حکومت دو اردوگاه شرق و غرب:
رهبر معظم انقلاب: این دو اردوگاه غرب و شرق، با یکدیگر بشدت مقابله داشتند و همدیگر را نفی میکردند، اما وقتی جمهوری اسلامی- این سبک جدید حکومت- پدید آمد، هر دو اردوگاه با حیرت و سپس با وحشت، در مقابل نظام جمهوری اسلامی قرار گرفتند! علت چه بود؟ علت این بود که جمهوری اسلامی... هر دو سبک حکومت رایج در آن دو اردوگاه را نفی میکرد و آنها را برای زندگی بشر، غلط و مضر میدانست.
14- نفی حاکمیت صهیونیسم بر فلسطین:
رهبر معظم انقلاب اسلامی: جمهوری اسلامی حاکمیت دولت صهیونیست بر فلسطین اسلامی را ردّ میکند و سازش چند فرد فاسد و مطرود با غاصبان را فاقد ارزش میشمارد، دخالت مالکانة آمریکا بر کشورهای عربی را محکوم میکند، خیانت بعضی از سران اسلامی به ملّتهای مسلمان خود را برای خوشامد آمریکا و صهیونیستها، زشت میدارد.
* در پایان این فصل، از رهنمودهای دو رهبر بزرگوار میتوان نتیجه گرفت که ملت ایران توانسته حریم دروغین ابرقدرتها و مستکبران جهان ظلم را بشکند و چارچوب جدیدی به نام اسلام که در آن عدل ملاک دفاع بوده و ظلم مورد حمله قرار میگیرد. چنانچه امام بزرگوارمان فرمود: «از عادلی دفاع میکنیم و بر هر ظلمی میتازیم.»
فصل چهارم: شاخصهای اصولگرایی
1- بنیادگرایی و اصولگرایی یعنی چه؟
- رهبر معظم انقلاب اسلامی: بنیادگرایی یعنی چه؟ برداشت من و شما از بنیادگرایی، غیر از متفاهم تودة مردم و فضای ذهنی مردم در غرب است. بنیادگرایی از نظر ما، یعنی پایبند بودن به اصول و بنیادهای دینی، اینکه چیز بدی نیست؛ ما افتخار هم میکنیم... پایبندی به اصول که بد نیست. شرافت اخلاقی هم یک اصل است؛ راستگویی هم یک اصل است؛ عدالت هم یک اصل و بنیاد اخلاقی است؛ خیانت نکردن هم یک بنیاد اخلاقی است.
2- اصولگرایی و ارتباط آن با اصلاحطلبی:
رهبر معظم انقلاب اسلامی میفرماید: بنده دعوای اصلاحطلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیمبندی را غلط میدانم. نقطة مقابل اصولگرا، اصلاحطلب نیست. نقطة مقابل اصولگرا، آدم بیاصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است... حفظ اصول و اصلاح روشها، معنای اصلاحطلبی است. البته از نظر آمریکاییها اصلاح یعنی ضدیت با نظام جمهوری اسلامی.
3- اصولگرایی و تفاوت آن با تحجّر:
رهبری میفرماید: متأسفانه یک عده اصولگرائی را با تحجّر اشتباه گرفته و خیال کردهاند که اصولگرائی یعنی تحجّر! در حالی که اصولگرایی به معنای تحجّر نیست. اصولگرائی یعنی اصول مستدلّ منطقی را قبول داشتن و به آنها پایبند ماندن و رفتارهای خود را با آن اصول تطبیق کردن؛... تا گفته میشود تحجّر، ذهن بعضی به تحجّر جناحهای دینی میرود. در حالی که جناحهای به اصطلاح روشنفکر و متجدّد ما در تحجّر دست کسی از متحجّرین دینی ندارند، بلکه در مواردی به مراتب از آنها بدترند.
4- شاخصهای اصولگرائی و هویت اسلامی:
1/4- عدالتخواهی و عدالت گستری:
رهبر معظم انقلاب اسلامی: شاخصة اول «عدالتخواهی و عدالت گستری» است... همانطوری که اسلام میگوید: فرصتها در مقابل همه باشد و امکانات عمومی مورد استفادة همه قرار گیرد.
2/4- دروی از هوای نفس و خود محوری و گروهگرائی:
رهبر معظم انقلاب اسلامی: «اجتناب از هواهای نفسانی»؛ چه هوای نفس شخصی، چه هوای نفس گروهی... هوای نفس گروهی هم قبل هوای نفس شخصی است... هوای نفس گروهی هم انسان را بیحساب و کتاب به این طرف و آن طرف میکشاند و از خرد و جادة مستقیم منحرف میکند.
3/4- سعة صدر و تحمّل مخالف:
رهبر معظم انقلاب اسلامی: انسان بایستی حلم به خرج دهد. حلم یعنی ظرفیت و تحمّل صدای مخالف را داشتن.
4/4- اهتمام به علم و پیشرفتهای علمی:
رهبر معظم انقلاب اسلامی: جامعه بدون علم نخواهد توانست آرمانهای خودش را بالا بیاورد. مثل این است که انسان حرف حقّی داشته باشد؛ امّا اصلاً زبان گفتنش را نداشته باشد.
5/4- تواضع و پرهیز از غرور:
- رهبر معظم انقلاب اسلامی: ما خودمان باید مواظب باشیم حرفهائی که در تمجید و ستایش ما میزنند، اینها را باور نکنیم... و فریب نخوریم. این فریب خوردن، انسان را در دام و گرداب غرور میاندازد. اگر انسان خودش را بد برآورد کرد، آن وقت دیگر نجات پیدا نمیکند.
6/4- فسادستیزی، سلامت اعتقادی و اخلاقی مسئولین کشور:
- رهبر معظم انقلاب اسلامی: «سلامت اعتقادی و اخلاقی مسئولان کشور» -بخصوص مسئولان عالیرتبه در سطوح دولت و معاونین و از این قبیل- بسیار مهم است.
7/4- اعتزاز و افتخار به اسلام:
- رهبر معظم انقلاب اسلامی: بعضی از مسئولان نظام اسلامی را دیده بودیم که خجالت میکشیدند یک حکم اسلامی یا یک جهتگیری اسلامی را صریحاً بر زبان بیاورند، نه، ما طلبکاریم. من بارها گفتهام، در قضیة زن... غرب باید پاسخگوی ما باشد... در زمینة حقوق بشر، مائیم که طلبکار مدعیان منافق و دو روی حقوق بشر هستیم. بنابراین به اسلام اعتزاز داشته باشید.
8/4- ایستادگی بر حق ملت و دفاع شجاعانه از آن:
رهبر معظم انقلاب میفرماید: از حقوق ملت دفاع شجاعانه کردن یک شاخص است، مثل همین حق هستهای،... اگر ملت عقبنشینی کند، اگر مسئولین عقبنشینی کنند بدون تردید راه برای دستاندازی به حقوق ملی برای دشمن باز خواهد شد.
9/4- پرهیز از اشرافیگری:
رهبری میفرماید: اشرافیگری و گرایش به اشرافیگری یک ضدارزش بود در انقلاب... این تدریجاً ضعیف شد. امروز خوشبختانه همان موج ضدارزش کردن اشرافیگری، بحمدا... وجود دارد.
10/4- شجاعت در برابر هیبت دشمنان:
رهبری میفرماید: در مقابل دشمن اگر مسئولین کشور احساس رعب و خوف بکنند، بر سر ملت بلاهای بزرگ خواهد آمد... اگر جمهوری اسلامی... دچار مدیران و مسئولانی بشود که جرأت و جسارت ندارند... کار جمهوری اسلامی تمام خواهد بود.
11/4- اعتقاد واقعی به مردم و مشارکت آنان در امور:
مقام معظّم رهبری: بعضی اسم مردم را میآورند؛ اما به مردم اعتماد ندارند. بنای جمهوری اسلامی بر اعتماد به مردم و اعتقاد به مشارکت مردم است.
12/4- ارزش قائل شدن برای جهاد و شهادت:
مقام معظّم رهبری: ارزش مجاهدت، مقام والای شهادت، از جملة چیزهائی بود که به وسیلة عناصری- کسانی، دستهایی- زیر سؤال رفت... جمهوری اسلامی به جهاد شهادت شناخته میشود.
13/4- ارتباط نزدیک با ملتهای مسلمان:
مقام معظّم رهبری: نزدیکی با ملتهای مسلمان، عمق استراتژیک نظام جمهوری اسلامیاند... دشمن نمیخواهد این ارتباط برقرار باشد. جمهوری اسلامی باید این را یکی از وظائف خودش بداند.
14/4- مسئولیتپذیری و پاسخگوئی:
مقام معظم رهبری: در هر نقطهای مسئولیت تعریف شدهای وجود دارد، آن مسئولیت را بایستی پذیرفت.
15/4- انس با خدا و معنویت:
رهبر معظّم انقلاب اسلامی: خدمات مسئولان نظام از هر عبادتی بالاتر است... اما بدانید این خدمات، آن وقتی خدمت خواهد شد... که شما دلتان با خدا مأنوس باشد... ارتباط با قرآن را، نماز اول وقت را، قرآن خواندنِ هر روز را، توجه و ذکر و استمداد از خداوند را، متوسل شدن.... اینها را فراموش نکنید، اینها بسیار مهم است.