خودکامه یا قانونمدار؟

نویسنده گروه کودک و نوجوان: گروه تحقیق و نویسندگان موسسه
گروه موضوعی: تاریخ معاصر
تعداد صفحه: 576
نوبت چاپ: دوم ۱۴۰۱
قطع: وزیری
قیمت:
1650000ريال
درباره کتاب: "خودکامه یا قانونمدار؟"

در تاریخ معاصر ایران، نظام و رژیمی را نمی­توان یافت که همانند نظام جمهوری اسلامی ایران مورد هجمة همه جانبه جهانی استکبار و زر سالاران سلطه گر قرار گرفته باشد. در میان ارزشها و اصول این نظام نیز هیج ارزشی و اصلی به اندازة اصل «ولایت مطلقة فقیه» زیر سخت ترین و پیچیده ترین توطئه ها، قرار نگرفته است. در زمان طرح این اصل در قانون اساسی، ملی­گراها، متدینین بی بصیرت، گروهکهای چپ و راست، عناصر دولت موقت و سلطنت طلبها و ساواکیها و بازمانده های رژیم فاسد پهلوی، تلاش کردند تا «ولایت مطلقه فقیه» را مترادف با «استبداد» معرفی کنند!! مشی امام خمینی در ده سال رهبری نظام، همة این تلاشها را باطل کرد. نحوه برخورد امام با دولت موقت، با دولت بنی صدر، و حوادث مهم انقلاب از جمله جنگ تحمیلی و برکناری قائم مقام رهبری - (آیت الله منتظری) قانونمداری رهبری نظام را بر همگان روشن ساخت و نشان داد که رهبری نظام از هر کسی و مسئولی به قانون پایبندتر است. همین رویّه در دوره رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه­ای نیز تداوم یافت.

اینک دشمنان از ترفند استبداد نمایی ولایت فقیه خلع سلاح شده­اند امّا همچنان به دشمنی با اصل ولایت مطلقه فقیه ادامه می­دهند. امروز هجمه به مرکزیت نظام بصورت انبوهی از توقعات نابجا از رهبری و برگردان نتایج انتخابهای مردم در ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراها و ناکارآمدیها  و سوء مدیریتهای آنان به حوزة رهبری نظام جلوگر شده است.

چرا رهبری انقلاب از مسئولان اجرایی، قضایی و مقننة کشور دفاع می‌کنند؟ چرا رهبری نظام جلوی ناهنجاری‌ها و ناکارآمدی‌ها را نمی‌گیرند؟ چرا فلان کس و کسان را از فلان مجمع و شورا و منصب برنمی‌دارند؟ چرا فلان کسان را منصوب می‌کنند؟ چرا در دیدارها، علناً و با شدت با جریان‌ها و اشخاص و مجریان برخورد نمی‌نمایند؟ چرا در فلان مسأله دخالت مستقیم نمی‌کنند؟ از این قبیل پرسش‌هایی که برآمده از شبهه‌آفرینی‌ها و گاه ناآگاهی از اختیارات قانونی ولیِّ‌فقیه و مشی نظام‌مند و سیستمی مدیریت رهبری است، در اذهان عمومی بخصوص جوانان و بیشتر در مراکز آموزش عالی، علاوه بر آن که حاصل عملکرد مسئولین در داخل کشور می‌تواند باشد،‌ قطعاً شبهه‌آفرینی‌ها و تبلیغات دشمنان در آن بی‌تأثیر نیست.

آنچه در این کتاب بیشتر مورد نظر است، اقدامات و رویکردهای مسئولین کشور است که مسئولیت اصلی گزینش و انتخاب آنان برعهدة مردم است و طبعاً رهبری، نمی‌تواند و خارج از اختیارات قانونی اوست که آنچه مردم انتخاب کرده‌اند را رد کند و آراء مردم را بدون دلیل و حجت قانونی و گزارش مراجع ذیصلاح در این مسأله، باطل نماید. رهبری نظام،‌ از منتخبان مردم حمایت می‌کند تا آنان بتوانند وظایف قانونی خود را انجام دهند و در مواردی که با ناکارآمدی یا بی‌قانونی و یا هر علت دیگری، از مسیر نظام منحرف شوند، رهبری از آن جلوگیری می‌نماید و وظیفة خود را در هدایت عمومی و قوای کشور انجام می‌دهد.

تحلیل صحیح این موضوع و رابطة بین آرای مردم و حوزة عمل رهبری، رابطة بین مسئولان مختلف نظام و اختیارات رهبری، رابطة بین قانون اساسی و حضور و دخالت رهبری در ادارة امور کشور، در خنثی کردن و برگردان آثار ناشی از عملکرد مسئولان به حوزة ولیِّ‌فقیه و سوءاستفاده دشمنان از آن، بسیار مؤثر و مهم است. در این کتاب سعی شده تا مجموعه‌ای از عوامل و ملاک‌ها را که در رفتار و رویکرد ولیِّ‌فقیه نسبت به مسئولین و عملکرد آنان، دخالت دارند و رهبری نظام، هوشمندانه و با تقیّد به ضوابط شرعی و اخلاق متعالی اسلامی و شناخت نسبت به موقعیت‌ها و نظام بین‌المللی و با تکیه بر آنها، به هدایت نظام و پیشبرد آن به سوی اهداف تعیین شده و مقابله با بحران‌ها و توطئه‌ها پرداخته و می‌پردازند را بررسی و ارائه نماید.

در این کتاب استناد به دورة رهبری امام خمینی(ره) به عنوان مرجع و شاخص مورد توجه قرار گرفته است و دورة زعامت و رهبری امام خامنه‌ای که به فرمودة ایشان مو به مو، همان مشی و رویة امام خمینی(ره) دنبال شده است، به طور مشروح‌تر و مفصل‌تر بررسی شده است. در هر مورد که مصداق و نمونة روشن و غیرقابل‌خدشه‌ای وجود داشته، مورد توجه قرار گرفته و درحد نیاز به توضیح آن مصداق‌ها پرداخته شده است.

در این کتاب، ابتدا در سه فصل، بطور فشرده با مبانی حکومت اسلامی، احکام اولیه و ثانویه، مفهوم درست ولایت مطلقة فقیه و کارکردهای آن در نظام اسلامی، و منظومة فکری رهبریت نظام و ملاک‌ها و معیارهای شناخت این منظومه، آشنا می‌شویم تا بحث‌های بعدی کتاب براین پایه‌های اصلی، استوار شوند.

در ده فصل بعدی کتاب، در هر فصلی یکی از ملاک‌ها و شاخص‌های رفتاری و تأثیرگذار در تصمیم‌گیریها و اقدامات ولیِّ‌فقیه و رهبری نظام مورد بررسی قرار گرفته است و مصداق‌های هر کدام از آنها از تاریخ انقلاب بررسی و ارائه شده است. این سیزده فصل بر روی هم، نشان می‌دهند که چگونه و با چه نگاهی بایستی به مجموعة رفتارها و برخوردهای رهبریت نظام با مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نگریست و چه توقعاتی بجا و چه انتظاراتی نابجا است. کجاها امام و رهبری در امور دخالت کرده اند و چرا و در کجاها حتی با وجود  درخواست مسئولین ذیربط از دخالت خوداری نموده­اند.

نام کتاب برگرفته از جمله مهم و روشنگر رهبر معظم انقلاب است که فرمودند:

بعضی­ها خیال می­کنند که « ولایت مطلقه فقیه » که در قانون اساسی آمده، معنایش این است که رهبری مطلق العنان است و هر کاری که دلش بخواهد، می­تواند بکند! معنای ولایت مطلقه این نیست. رهبری بایستی مو به مو قوانین را اجرا کند و به آن احترام بگذارد.( بیانات در دیدار با استادان و  دانشجویان قزوین، 26 آذر1382).