حکایت کشف حجاب

گروه موضوعی: تاریخ معاصر
تعداد صفحه: 352
نوبت چاپ: هفتم 99
قطع: وزیری
قیمت:
400000ريال
درباره کتاب: "حکایت کشف حجاب "

آشنائی با کتاب

«حكايت كشف حجاب»

1- ناشر: مؤسسه فرهنگی هنری قدرولایت.

2- قطع: رقعی.

3- جلد: شمیز.

4- تعداد صفحه:350.

5- سال انتشار: چاپ هفتم 1399.

6- قیمت: 40000 تومان.

7- دوره: یک جلد

محتوای کتاب:

اين كتاب در 2 بخش و 8 فصل بشرح ذيل نگاشته شده است.

بخش اول: انگيزه و سير تاريخي كشف حجاب توسط رضا خان مير پنج و رويكرد آن

فصل اول:

1-در 11 آبان 1304 ، رضا خان پهلوي با عوامفريبي و تظاهر به دين مبين اسلام ( پيش از آغاز رسميت يافتن سلطنت اش ) ، طي ابلاغيه اي به عموم مردم ايران مقاسد خود را طبق دو اصل ، يكي اجراي احكام اسلام و ديگري رفاه حال مردم اعلام مي كند.

2-بعد از ابلاغيه مذكور، مسافرتهاي زيادي به قم مي كند تا شايد علما و شخصيت هاي ديني را همراه خود كند كه موفق نمي شود.

3- از دولت انگليس كه سياست نوين استعمار را دنبال مي كرد كمك مي گيرد و آنها با فرستادن ميسيونهاي مذهبي و تاسيس مدارس خارجي براي تحصيل فرزندان خانواده هاي اشراف در ايران، اقدام به اشاعة‌ فرهنگ غربي را دنبال مي كنند.

4- شخصي بنام محمد علي فروغي يهودي اصل ،جاسوس انگليس و سفير ايران در تركيه، برنامه و امكان مسافرت رضا شاه را به تركيه براي مصمم كردن او به پذيرش فرهنگ غربي و تشويق در اقدام كشف حجاب ، فراهم مي كند و او در 12 خرداد 1313 به تركيه مي رود.

5- پس از بازگشت از تركيه، در اول فروردين 1314 امر مي كند كه مردها كلاه شاپو به سر بگذارند و زنها بدون چادر از خانه خارج شوند.

6- در 17 دي ماه 1314 خانواده سلطنتي خود را بي حجاب پيش قدم مي كند و به دانشسراي عالي مي برد و در آنجا طي نطقي مفصل بطور رسمي اعلام بي حجابي مي كند و مي گويد چادر و چاقچور، دشمن ترقي و پيشرفت مردم ايران است !! من وقتي به تركيه رفتم و ديدم زنهاي آنها حجاب را دور انداخته بودند و دوش به دوش مردها كار مي كنند، ديگر از هر چه زن چادري بود بدم آمده است!!

7- بعد از اين ابلاغ زنها به خيابانها ريختند و شروع به رقصيدن با مردها ي بوالهوس كردند و معضلي در شهرها، خصوصا در تهران ايجاد كردند و از طرف ديگر مامورين شهرباني و پليس در تهران ودر شهرستانها، عناصر فرمانداريها و بخش داريها، مزاحم زنان عفيف و چادري شدند و به زور چادر از سر آنها و نقاب از صورتشان مي كشيدند.

8- روزنامه هاي دولتي از جمله ايران امروز ،17 دي را گرامي داشته و سرمقاله هاي متعددي براي آزادي زنان نوشتند و رژيم منحوس رضاخان را در كشف حجاب ياري دادند.

9- پس از عزل و تبعيد رضا خان در سال 1320 توسط انگليسي ها ، طبق نظر فروغي به انگليسي ها ، پسر ناخلفش محمد رضا به سلطنت رسيد و براي كشف حجاب و فساد ، اقدامات شديد تري را بحد افراط انجام داد . او هم به سرنوشت پدر ملعونش دچار شد . انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام خميني ( ره ) او را متواري كرد و عاقبت به درك واصل شد.

10- همزمان با كشف حجاب در ايران و تركيه، در الجزاير نيز اقداماتي بموازات آن انجام شد. مسلك بابي و بهايي كه هر دو دنبال فساد و فحشا جنسي بودند، توسط انگليسي ها در ايران و كشورهاي اسلامي تبليغ گرديد.

بخش1- فصل دوم و سوم: اسناد خشونت رضا خان ، قيام مردمي و رهبران ديني

در اين فصل و نيز در فصل دوم از بخش دوم اسنادي ارائه شده است كه از يكسو خشونت رضاخاني و از ديگر سو مقاومت مردمي و قيام آنان را به رهبري روحانيت نشان مي دهد.

  1. اسناد خشونت رضا خاني : در اين فصل اسناد قابل ملاحظه اي مبني بر جديت رژيم منحوس رضا خاني در جهت مراقبت از كشف حجاب كه بدستور اربابان خارجي اش ديكته شده بوده نشان مي دهد . نامه ها، بخش نامه ها ، سفارشها و توصيه هاي سران حكومتي از وزير تا استاندار و شهردار ، اداره شهرباني ها و حتي اداره ثبت احوال ، و همه وهمه حاكي از اجراي اين ماموريت پليد به اشكال ذيل دارد :
  • ورود زنهاي چادري به مرقد مطهر امام رضا (ع) ممنوع و بشدت و خشونت از آن جلوگيري مي كنند.
  • براي روضه خواني اجازه نمي دهند و ممنوعيت و مزاحمت شديد ايجاد مي كنند.
  • چادر و چارقد و.... ممنوع مي شود.
  • به مستخدمين دولت مساعده مي دهند كه چادر از سر زنان بردارند.
  • براي عمامه روحانيون ممانعت ايجاد مي كنند و كساني كه تازه مي خواهند عمامه بگذارند بايد مجوز بگيرند.
  • از ورود زنهاي با چادر در اماكن و معابر عمومي جلوگيري ميكنند و......

       براي مطالعه بيشتر به اسناد موجود در بخش اول و دوم مراجعه كنيد.

  1. قيام مردمي و رهبران ديني :

در اثر فشار ظالمانه عاملان اجرايي اين طرح ننگين حكومت جور ، اولين اعتراض از طرف آيت الله سيد ابوالقاسم كاشاني بود كه طي نامه اي به وزير كشور وقت بشدت از طرح كشف حجاب و مامورين دولتي آن انتقاد كرد و از وزير خواست جلوي اين ظلم و ستم و تعدي را بگيرد. متاسفانه وزير با بي ادبي جواب مي دهد.

اعتراض بعدي از طرف مردم و اصناف و بازاريان تهران به علما و نخست وزير بود كه پس از مردم تهران و شهرستانها خصوصا متدينين در خمين ، اعتراضات خود را بگوش آيات عظام و علما دين از جمله آيات : خوانساري ، صدر ، قمي، بهبهاني و.... و رونوشت آن را به سردمداران حكومت جور و ظلم رساندند . اين اعتراضات به تدريج تبديل به مقاومت مردمي شد و وقايع بسياري را بدنبال خود آورد.

1/2 – قيام مردم قم در صحن مطهر حضرت معصومه سلام الله عليها و نقش روحانيت

در سال 1306 خانواده منحوس پهلوي بدون حجاب كامل در تحويل سال نو به حرم مطهر در جايگاه مخصوص خود وارد مي شوند كه مورد اعتراض شخص روحاني به نام سيد كاظم واعظ ميگيرند و سيد كاظم مردم را به امر معروف و نهي از منكر فرا مي خواند . در قسمت ديگر صحن روحاني ديگري بنام سيد محمد تقي بافقي يزدي كه از روحانيون معظم قم و در حال سخنراني بود پس از مشاهده خانواده سلطنتي با آن حال ، به آنان اخطار مي دهد كه صحن را ترك كنند . اين امر باعث قيام مردم، مي شود و خاندان پهلوي صحن را ترك و تلفني به رضا خان اطلاع مي دهند . فرداي آن روز رضاخان با قواي نظامي وارد قم مي شود و پس از ترساندن مردم با همراهانش با كفش وارد حرم مطهر مي شوند و با چوب ،شمشير به ضرب و شتم اهل علم مي پردازند و محمد تقي بافقي دستگير و به تهران تبعيد و زنداني مي شود . مرحوم بافقي پس از تحمل 5 ماه زنداني به شهرري تبعيد مي شود و پس از شنيدن حادثه كشتار مسجد گوهر شاد سكته كرده و در سن 72 سالگي به رحمت ايزدي مي پيوندد و در كنار مقبره آيت الله حائري در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله عليها دفن مي شود .( شخصيت و زندگي نامه مرحوم يا شهيد بافقي را در كتاب مطالعه بفرماييد.)

2/2 – قيام مردم مشهد مقدس در مسجد گوهر شاد در صحن مطهر امام رضا ( ع )

رضا خان مير پنج تصميم گرفت در شهر مذهبي مشهد مقدس مردم را به زور سر نيزه مجبور به استفاده از كلاه شاپو كند . نتيجه اين زور باعث شد در شب نوزدهم تير ماه 1314 مردم در مسجد گوهرشاد صحن امام رضا ( ع ) گرد آمدند و بهلول واعظ ( روحاني مشهدي ) در آن جلسه سخن گفت و مردم را به مقاومت در برابر دولت غاصب تشويق كرد . پليس تصميم گرفت ابتدا مردم را متفرق كند امّا موفق نشد . بعد از پليس، هنگ پياده لشگر خراسان وارد عمل و مامور سركوب مردم شد. پس از محاصره صحن مبارك امام رضا ( ع ) و مسجد گوهر شاد شروع به تير اندازي نموده و تعداد زيادي از مردم را شهيد كردند.

  • روحاني قيام كننده ديگر مسجد گوهر شاد ، پسر مرحوم حاج آقا آخوند خراساني معروف به آقا زاده نجفي است . مجاهدت ايشان ابتدا بر ميگردد به دو سال پس از مشروطه كه دولت وقت براي رفع كسري بوجه در صدد قرض از خارج ( اجنبي ) بود. ايشان تلگراف شديد الحن به مجلس وهيئت وزيران مخابره مي كند و از آنها مي خواهد كه با استقراض مخالفت كنندو در راستاي اين اقدام، دولت وقت در صدد ترور ايشان بر مي آيد كه خوشبختانه موفق نمي شود . در قيام مسجد گوهر شاد نيز ايشان محكوم به اعدام مي شود و اگر عمويشان حاج مهدي خراساني كه نامه نگاري به رضاخان كرد ، نبود اعدام شده بود. ايشان به شهرهاي مختلف ايران تبعيد شد و در سال 1356 قمري، 1315 شمسي تحت نظر مامورين در شهر ري تهران دارفاني را وداع گفت ( سرگذشت ايشان را در كتاب مطالعه فرماييد).
  • آيت الله آقازاده نجفي از ديدگاه امام خميني ( ره )
  1. يك نهضت ، نهضت علما خراسان بود . مرحوم آقازاده را ديدم كه يكجايي نشسته بود بدون عمامه ، توي خيابان . به دادگستري مبردندش براي محاكمه كردن آنوقت هيچ خبري از اين احزاب نبود ، مرده بودند .
  2. مرحوم آقازاده را كه در راس علما آنوقت خراسان بود به محاكمه مي بردند با سر برهنه.
  3. قيام خراسان را كي كرد ؟ علماي خراسان مرحوم ميرزا يونس و مرحوم آقازاده.
  4. همين روحاني را كه از علماي درجه يك مشهد بوده مرحوم آقازاده بزرگ با پاسبان در خيابان مي بردندش براي محاكمه ، آخر هم او را كشتند.

بخش 1- فصل چهارم: حكايت ها و خاطرات از علما و شخصيت ها

در اين فصل و همچنين فصل اول از بخش دوم كتاب خاطرات و حكايتهايي از علما و شخصيتها نقلشده است كه شاهد جنايات رضاخان تحت عنوان كشف حجاب بوده اند .

تعداد بسياري حكايت و خاطره در اين كتاب از علما و شخصيت و شاهدان عيني ضبط شده از جمله شهيد سيد حسن مدرس كه دوران سياه كشف حجاب را پيش بيني كرده بود و خاطرات ديگري كه مؤسسه به مصاحبه و ثبت آنها اقدام كرده است. ( اين فصول را هم كه بسيار خواندني است در كتاب مطالعه بفرماييد ).

بخش 1- فصل پنجم: زن و حجاب از ديدگاه اسلام و غرب

در اين فصل و همچنين فصل سوم از بخش دوم كتاب به موضوع زن و حجاب از ديدگاه اسلام و غرب پرداخته شده است.

  در اين دو فصل ديدگاههاي اما و رهبري پيرامون حجاب در اسلام و غرب آمده است كه مطالعه آن واقعيت تهاجم فرهنگي غرب در حوزه حجاب و عفاف زنان در ايران كاملآ معلوم ميشود.