هشت جلد كتاب در اتوبوس خواندم

چقدر كتاب‌ها را در همين نيم ساعت‌ها مى‌شود خواند! بنده دوره‌هاى بيست جلدى و بيست و چند جلدى كتاب را در همين فاصله‌هاى ده دقيقه، بيست دقيقه و يك ربع ساعته خوانده‌ام.

پشت اين كتاب‌ها را هم يادداشت مى‌كنم كه معلوم باشد. شايد صدها جلد كتاب را همين‌طور در اين فاصله‌هاى كوتاه ده دقيقه‌اى خوانده‌ام. بسيارى از افراد را هم مى‌شناسم كه اين‌گونه‌اند.

من يك دوره كتاب هشت جلدى را كه يك نويسنده عرب نوشته است و از كتاب‌هاى معروف هم هست ـ نمى‌خواهم اسم بياورم ـ در سال‌هاى دور، وقتى به تهران مى‌آمدم و در اتوبوس زياد معطّل مى‌شدم، خواندم. همه اين دوره هشت جلدى را كه راجع به تاريخ ادبيات و علوم و معارف اسلامى است، تقريبآ در اتوبوس خواندم.[1]



[1] جويبار دائمي، ص 37.