دنبال چه ميگردي؟
شهيد محمود جهانشير
منزل دايي بوديم كه متوجه شديم در جستوجوي چيزي است. گفتم: «دنبال چه ميگردي؟»
گفت: «ميخواهم يك كتاب يا مجله پيدا كنم تا مطالعه كنم.»
گفتم: «اي بابا! داخل ميهماني هم دست از كتاب خواندن برنميداري؟ بيا برويم با بچهها دور هم باشيم و دو كلمه حرف بزنيم.»
گفت: «اگر بحثهاي مذهبي و سياسي ميكنيد، ميآيم، ولي اصلاً حوصلة حرفهاي الكي را ندارم.»[1]