«بابای مدرسه» سومین جلد از مجموعهی «قصههای شنیدنی از بچههای خوب»
سومین جلد از مجموعهی «قصههای شنیدنی از بچههای خوب»، «بابای مدرسه» نام دارد که محسن بغلانی آن را نوشته و امیر نساجی آن را تصویرگری کرده است. این کتاب توسط موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت به چاپ رسیده.
این کتاب شامل پنج داستان به نامهای «بابای مدرسه»، «جشن میلاد»، «پاییز سرد»، «دانشآموز نمونه» و «دانشگاه» است. درونمایه داستانهای این کتاب نوع دوستی، نیکی و مسایل دینی-مذهبی است.
در این کتاب میخوانید: یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود. سالها قبل در این شهر واین محله پسر بچهای هم سن و سال الآن شما زندگی میکرد. اسم اون پسر بچه یوسف بود. یوسف از همون بچهگی خیلی دل نازک و مهربون بود. بعضی وقتها آرزو میکرد که پول زیادی داشت تا با اون بتونه به مردم فقیری که میشناخت یا در کوچه و خیابان میدید کمک کنه.
قدیمها یعنی زمان کودکی ما، زمستونها خیلی سردتر از زمستونهایی که الآن داریم، بود. خوب جمعیت کمتر بود، ماشین و کارخانه کمتر بود. مردم هم این همه وسایل نداشتن. با لباس گرم و یه کرسی که روش یه لحاف بزرگ میانداختن. خودشونو گرم میکردن. زمستونهای قوچان هم خیلی زود شروع میشد، حالا هم نسبت به شهرهای دیگه همین طوره. توی پاییز، وقتی چوپونها گوسفندهای پروارشونو قبل از این که خورشید چهرهی زرد و رنگ پریدهی خودشو در پشت کوهها قایم کنه از چرا برمیگرداندن، میشد حدس زد که اون سال زمستون خیلی زود شروع میشه و خیلی هم طولانی و سرد خواهد بود.
صفحه 25 / بابای مدرسه/ محسن بغلانی/ موسسه فرهنگی و هنری قدر ولایت/ چاپ اول/ سال 1391/ 48 صفحه/ 2500 تومان